در تاریخ دوشنبه ۲۹ شهریورماه 1395 با همکاری انجمن جامعهشناسی ایران و دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد نشست علمی «نظریهپردازی در بستر اجتماعی» با حضور دکتر محمدعلی مرادی و دکتر حسن محدثی در دانشگاه یزد برگزار شد.
در این نشست که جمعی از اعضای هیأت علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم اجتماعی حضور داشتند، دکتر سید علیرضا افشانی، رییس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد، ضمن خوشامدگویی به حاضران در جلسه به معرفی دانشکده علوم اجتماعی پرداخت.
در ادامه جلسه دکتر ابوالفضل مرشدی (نماینده انجمن جامعهشناسی ایران در دانشگاه یزد) گفت: با اینکه چندین دهه است که علوم اجتماعی در ایران وارد شده، ولی هنوز این علم استقرار کافی نیافته و هنوز با کاستیهای قابل توجهی مواجه است و به تعبیری هنوز انباشت علوم اجتماعی در ایران صورت نگرفته است.
وی بخشی از این مشکل را به این موضوع مرتبط دانست که ما همچنان در «مفهومی اندیشیدن» و «به مفهوم درآوردن» تجربههای زیسته جامعه خود ضعف داریم و بخشِ دیگر این مشکل ناشی از برخورد غیرخلاقانه و منفعلانه با نظریههای جامعهشناسی و محصولات اندیشه اجتماعی مغربزمین و عدم توجه کافی به بستری اجتماعی که نظریههای اجتماعی در مغرب زمین از آن سر برآوردند، است.
دکتر حسن محدثی در ابتدای سخنان خود به دستهبندی متون علوم اجتماعی در ایران پرداخت و آنها را به متون روزنامهنگاری اجتماعی، متون ترجمهای، پژوهشهای دادهمحور، شروح (شرحهایی بر آرای متفکران) و نظریهپردازی تقسیم کرد. وی بخش عمدهای از مطالب روزنامهنگاری اجتماعی در ایران را فاقد دادههای تجربیِ روشمند و مبانی نظری دانست و نیز بخش زیادی از ترجمههای صورت گرفته در حوزه علوم اجتماعی را ترجمههایی نامطلوب و حتی فجیع ارزیابی کرد.
دکتر محدثی همچنین بخش زیادی از پژوهشهای دادهمحور در کشور را فاقد بنیان نظری دانست و افزود: در هر کار تحقیقی از جمله پایاننامههای دانشجویی، دورخیز نظری باید هدایتگر بخش تجربی کار باشد، اما در بسیاری از تحقیقات در ایران چنین چیزی رعایت نمیشود. ایشان تعدد شرحهای مشکلدار در علوم اجتماعی در ایران را یکی از معضلات و موانع پیش پای این علوم در کشور دانست.
وی در ادامه، با اشاره اینکه جامعهشناسی معرفت به ما یادآوری میکند که هر نظریهای با بستر اجتماعی خود پیوند دارد و اینکه نظریهپردازان غربی مبتنی بر بستر اجتماعی جامعه خود نظریهپردازی میکنند، تصریح کرد: در بحث نظریهپردازی، ما به آرای غربیها متکی هستیم و عمدتاً به نظریههای کلان جامعهشناسی توجه داریم و این بزرگترین آفت آموزش جامعهشناسی ایران است. به طوری که این امر باعث شده اساتید و دانشجویان ما بدرستی پدیدههای اطراف خود را نبینند و توان نظریهپردازی نداشته باشند.
دکتر محدثی خاطر نشان کرد: پدیدههای اجتماعی از جهاتی منحصر به فرد و از جهاتی دیگر جهانشمول هستند. در صورتی که پدیدهها جهانشمول باشند میتوانیم از آرای دیگران استفاده کنیم و در صورتی که پدیدهها زمینهمند و منحصر باشند، میتوانیم از آرای دیگران الهام بگیریم اما نمیتوانیم به طور کامل از آنها استفاده کنیم.
وی با اشاره به اینکه زمینههای اجتماعی ما با دیگر نقاط جهان متفاوت است، گفت: ما نمیتوانیم از عین اندیشههای متفکرین غربی در کشور استفاده کنیم. به گفته وی، در زمینه پدیدههای ایرانی باید طبق فرهنگ این جامعه نظریه ارائه کرد.
دکتر محدثی با اشاره به اینکه سالیانه در دانشگاهها پایاننامههای زیادی تولید میشود که متاسفانه نکته قابل توجهی از آنها استخراج نمیشود، گفت: نوشتن پایاننامه بهترین فرصت برای پرورش دانشجو به عنوان محقق و بررسی و آزمون افکار استاد است اما چنین اتفاقی در ایران کمتر می افتد.
وی راه برونرفت از این وضعیت را آن دانست که نظریههای غربی و نظریههای کلان را به منظور ورزش فکری مورد مطالعه جدی قرار دهیم اما همزمان به طور جدی به مسائل جامعه خودمان بپردازیم و برای این امر از نظریههای خرد استفاده کنیم. وی در این راستا، با اشاره به افزایش پدیده شوهرکشی در جامعه ایران و تفاوتهای زیاد آن با پدیده شوهرکشی در جوامع دیگر، از تلاش خود در سالهای اخیر برای تبیین این پدیده در ایران و ارائه نظریهای بومی در رابطه با این موضوع سخن گفت.
در ادامه نشست، دکتر محمدعلی مرادی با اشاره به سخنان دکتر محدثی، تأکید ایشان بر رویآوری به نظریههای خرد را دارای مبانی نظری و فلسفی دانست و با انتقاد از اینکه در کشور ما هیچ وقت بر روی بنیانهای علوم انسانی کار نمیشود، خاطر نشان کرد: بدون داشتن یک بنیان فلسفی نمیتوان نظریهپردازی کرد. وی با اشاره به تاریخ شکلگیری علوم جدید، بیان داشت: علمی که در دوران جدید شکل گرفت، مدعی بود که یونیورسال و جهانشمول است و علوم اجتماعی نیز که تحت الگوی علوم طبیعی شکل گرفت، چنین ادعایی داشت. اما از یک زمانی کسانی پیدا شدند که نشان دادند نه تنها علوم اجتماعی بلکه حتی علوم طبیعی نیز نمیتواند یونیورسال باشد؛ به این دلیل که ما تحت ساحت بدنمان و از یک جغرافیای خاصی به جهان نگاه میکنیم. بر این اساس، وی بر ضرورت شکلگیری «من ایرانی» تأکید کرد و ادامه داد: من ایرانی یعنی «من»ی که از افق ایران به جهان نگاه کند و آرای فیلسوفان و جامعهشناسان غربی را در سنت خودمان بخواند.
وی ضمن چندگانه خواندن خرد بشری، از ضرورت صورتبندی سه نوع خرد در ایران از جمله خرد کویری، خرد کوهستانی و خرد عشایری سخن گفت. دکتر مرادی در بخش دیگری از سخنان خود به تبیین اهمیت و ضرورت تربیت دانشجویان فکور و نظریهپرداز در حوزه علوم انسانی پرداخت و افزود: دانشجو باید پرسشمحور تربیت شود و برای این کار باید در مقطع کارشناسی از تدریس نظریههای غربی اجتناب شود. به گفته وی در این مقطع ضرورت دارد به جای تدریس نظریهها، اساتید دانشجویان را به طرح پرسش و واکاوی در مسایل محیط اجتماعی خودشان وا دارند و آنها را شیوه اندیشیدن به مسائل اجتماعی بیاموزند.
در پایان شرکتکنندگان درباره موضوع نشست، به بحث و تبادل نظر پرداختند.