علم و اخلاق1میزگرد علم واخلاق به کوشش انجمن روانشناسی، علوم تربیتی و مشاوره، حسابداری، تربیت بدنی و با مشارکت دفتر انجمن جامعه شناسی در دانشگاه گیلان با حضور گسترده دانشجویان در روز یکشنبه 21 آذرماه 1395 در تالار حکمت دانشگاه گیلان برگزار گردید. در این پنل دکتر حسن دانشمندی، دکتر حسن بلند، دکتر غلامرضا محفوظی و دکتر یعقوبی به ایراد سخن پرداختند.

در ابتدای نشست دکتر یعقوبی، مدیر دفتر دانشگاهی انجمن جامعه شناسی ایران در دانشگاه گیلان ضمن خیر مقدم به حضار به اهمیت اخلاق در جامعه ایرانی پرداخت و گفت: اخلاق در گذشته سوژه مطالعه فیلسوفان، علمای علم اخلاق و پیامبران الهی بوده است و کمتر از حیث علمی واکاوی شده است. با توجه به افزایش انواع آسیبهای اجتماعی از قبیل خشونت های اجتماعی و مسئله تصادفات جاده ای و... پرداختن به حوزه اخلاق امری ضروری است و موجب بهبود زندگی اجتماعی می شود.

وی ادامه داد: فاصله ما با امر دیگری و گرایش به خودمحوری نوعی خودشیفتگی در جامعه ایران را دامن زده تا سبب شود که امر اخلاقی به پرابلماتیک جامعه ایرانی تبدیل شود. همچنین اخلاق اجتماعی دستخوش مشکلات اساسی است که جامعه شناسان از آن به فرسایش سرمایه اجتماعی تعبیر می­کنند. سرمایه اجتماعی دارای شاخصهایی چون صداقت، امانتداری، اعتماد، همدلی و مسئولیت پذیری و.. است که بر پایه مطالعات تجربی و کاربردی در خصوص شاخصهای مزبور با مسئله بنیادین مواجه ایم. مضافا بر اینکه به لحاظ رعایت الزامات دانشگاهی نیز با مشکلات مربوط به تقلب و فساد دانشگاهی و چالشهای بنیادین روبرو هستیم. سیستم آکادمی کمتر به تولید انسان دانشگاهی موفق شده است.

وی گفت: وقتی از اخلاق صحبت می­کنیم باید سه وجه را از یکدیگر تفکیک کنیم. بین اخلاق اجتماعی، اخلاق علمی و اخلاق حرفه ای تفاوت وجود دارد. رابطه بین علم و اخلاق آنطور که اخلاق پژوهان بررسی می­کنند یک رابطه تجویزی و توصیه ای نیست بلکه یک رابطه توصیفی و تبیینی است. اخلاق اجتماعی شامل معیارهای عام اخلاقی در قلمرو جامعه است که از آن به moral تعبیر میشود. ولی اخلاق علمی ناظر به رفتارها و الزامات هنجاری در امر علمی است و اخلاق حرفه ای معیارهای اخلاقی یک حرفه، صنف، شغل و نهاد و..را شامل می شود که ethics نامیده می‌شود. در این باره دو مدل وجود دارد یکی مدل رابرت مرتن است که برای علم ویژگیهایی قائل است که یک عالم باید آن معیارهای رفتاری مبتنی بر اخلاق را رعایت کند. این الزامات اخلاقی موجب رشد و گسترش علم می شود. به زعم مرتن اشتراک گرایی (یافته ها و اکتشافات علمی، ثروت یا حق فردی پژوهشگران نیست بلکه به جامعه تعلق دارد)، عام گرایی (دانشمند وطن دارد،ولی علم بی وطن است)، شک سازمان یافته (جزم اندیشی در علم جایی ندارد)، اصالت (جعل، دستکاری، تقلب در علم ممنوع است)، بی طرفی عاطفی (در علم نباید جانبداری انجام گیرد)، تواضع و فروتنی(احترام و قدردانی از میراث بشری، و اعتراف بر ضعف‌های شخصی خود) و به رسمیت شناختن (عالم باید شایستگیهای دیگران را به رسمیت بشناسد) هنجارهای علمی اند. در کنار او دیوید رزنیک قرار دارد که از جهاتی با وی همداستان و از جهاتی تفاوت دیدگاه دارد. وی برخلاف مرتن که عقیده داشت علم به مثابه یک نهاد اجتماعی است معتقد بود که علم به مثابه یک حرفه است. رزنیک نیز امورات اخلاقی برای علم قایل بود این ملاحظات اخلاقی عبارتند از: دقت، بلند نظری، درستکاری، اعتبار، مسئولیت پذیری، قانون­مداری، احترام متقابل، فرصت ، کارایی و...

وی ادامه داد: ما در هر سه حوزه اخلاق اجتماعی، اخلاق حرفه ای و اخلاق علمی با مسایل جدی مواجه ایم که بقول آستین با طرح آن در محافل علمی و دانشگاهی به کنش-گفتار (Speech-act) تبدیل می گردد که با طرح آن در محافل علمی ممکن است به اخلاقی شدن فضای اجتماعی و آکادمیک منجر شود. همچنین تا این مباحث در یک کنش ارتباطی به گفتگو تبدیل نگردد نمی توان برای حل آن اهتمام ورزید.

سپس دکتر دانشمندی، استاد تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه گیلان به سخنرانی پرداخت. وی بحث خود را با چند سوال آغاز کرد و گفت: در خصوص اخلاق چند سوال محوری وجود دارد مبنی براینکه: 1- منشأ رفتار انسان چیست؟ 2- انسان ها چرا رفتارهای متفاوت دارند؟ 3- آبشخور آن منابع که رفتارها از آن سرچشمه می­گیرند چه به صورت فردی و چه به صورت اجتماعی کدامند؟ کدام منابع دین، فلسفه و علم منشا آن هستند؟4- آیا این منابع و معیارها (همین دین-فلسفه- علم) بر هم برتری دارند؟ تقدم و تأخر نسبت به یکدیگر دارند؟

وی افزود: وقتی به لحاظ تاریخی بررسی می کنیم به این نتیجه می رسیم که روش های علمی آمده اند تا کمک کنند چالشهای اخلاقی کمتر شود. ما می توانیم دو نگاه درون دینی و بیرون دینی نسبت به اخلاق داشته باشیم. اخلاق درون دینی مورد مطالعه علمای اخلاق هست اما اخلاق برون دینی هم هست که می توان آن را تبارشناسی کرد. معیارهای اخلاقی متفاوت است. یک معیار مبحث درون دینی است که بحث پاداش و رضای الهی مطرح است و انسانها برای گرفتن پاداش و حذر کردن از جزای الهی عمل می­کنند. دومین نکته بحث عمومیت اخلاقی است مبنی بر اینکه هر چه امر اخلاقی عمومیت بیشتری در بین انسانها داشته باشد مناقشه کمتری در آن وجود دارد و اخلاقی که موضوعی تر و لوکالتر باشد مناقشه آمیزتر است. نکته دیگر اینکه بحث اجماع خردمندان یا عقل برتر است. یعنی برخی تاکید کردند که چه میزان نخبگان و فرهیختگان یک جامعه ای بر آن معیارهای اخلاق تاکید دارند و این طبعاً یک نگاه نخبه گرایانه است. یکی دیگر از معیارها دفع ضرر و جلب سود است، یعنی انسان­ها دارای سودمندی و ضرر هستند که برای رفع و جلب آن کاری انجام می دهند. مثلاً دانشگاه یک قوانینی و مقراراتی می­گذارد و برای رسیدن به آن نقطه یک باید و نباید را ترسیم می کند، سپس سود و ضرر است که انسان ها را به هم وصل می کند.

علم و اخلاق2وی تاکید کرد: وقتی شما از اخلاق یاد می کنید، از یک حس درونی صحبت می کنید حال این وقتی اتفاق می افتد که «انتخاب» باشد یعنی گزاره های اخلاقی پیش رو باشند و آنگاه ما یکی را انتخاب کنیم. آن وقت هست که شما می توانید ادعا کنید که وارد فضای اخلاق شده اید. حال اگر انتخاب نباشد، وارد حوزه قانون شده­اید. بنابراین کاری را یا نباید انجام داد و اگر انجام شد و غلط بود فرد مجازات می شود. پس ما از یک طرف حق داریم انتخاب کنیم، ولی در موقعیت دیگر باید از قانون اطاعت کنیم. هر کدام لوازم خاص خودش دارد برای مثال شما باید از چراغ راهنمایی عبور کنید؟ یا نباید عبور کنید؟ یعنی اگر شما وارد فضای »«باید» شدید در حقیقت لوازم خودش را دارد و تبعیت از قانون کردید و اگر تبعیت نکنید مجرم هستید. بنابراین موقعیتها در درک اخلاقی ما مهم­اند.

وی گفت: من معتقدم اخلاقی که تحت قانون در بیاید صحت و سلامت جامعه را بهتر تضمین می­کند و روابط با دیگران را مطلوبتر می نماید اما در یک جامعه قانون­مدار افراد بهتر می توانند به یک تجربه و لذت اخلاقی دست یابند. پس ما باید اول فکر کنیم که معیارهای نظری ما چه چیزی است بعد روی مصادیق برویم. این معیارها همانطوریکه اشاره شد اکثریت بودن، آرامش بخشیدن، لذت بردن و انتخاب است. در ضمن، ما برای اینکه رفتاری را انجام دهیم صرفاً به یک معیار نیاز نداریم بلکه مجموعه دین، علم و فلسفه لازم است. فرد به صرف دانش پزشکی، از ضرر و زیان سیگار مطلع است ولی همچنان آنرا مصرف می­کند. اینجا معلوم است که صرف داشتن علم کافی نیست بلکه باورهای دیگری نیز نیازمند است. در نتیجه یک معیار برای ما کافی نیست. به عبارت دیگر، ما اخلاق نداریم بلکه اخلاقهای گوناگون داریم که آبشخور آن می تواند علمی، فلسفی و دینی باشد. اخلاق علمی، فلسفی و دینی می توانند مکمل هم باشند. اما برخی امورات اخلاقی از قبیل اخلاق علمی هر چند جهانشمول‌تر باشد تعارض کمتری دارند. مثل بحث گازهای گلخانه ای و صدماتی که به اکوسیستم وارد می­کنند که اتفاق نظر بیشتری وجود دارد و به موازات آن تعارض کمتری در خصوص آن وجود دارد.

وی تاکید کرد: زورخانه در گذشته اخلاق خاصی را تولید می کرد ولی اکنون ورزش اسکواش هم داریم که اخلاق خاص خودش را دارد.

دکتر محفوظی، عضو هیات علمی گروه حسابداری نیز انعکاس اخلاق حسابداری را در حوزه آیین نامه حرفه ای این دانش دانست و گفت: هدف آیین رفتار حرفه ای، ارائـه راهنمایی‌های لازم درباره رفتار حرفه ای، شامل ضوابط عمومی و اصول بنیادی است که باید توسط کلیه حسابداران حرفه ای، به منظور دستیابی به هدفهای موردنظر حرفه حسابداری رعایت شود. از دیدگاه آیین رفتار حرفه ای، اهداف حرفه حسابداری عبارت از دستیابی به بهترین اصول و ضوابط حرفه ای، اجرای عملیات در بالاترین سطح ممکن، براساس اصول و ضوابط مذکور و به طور کلی تأمین منافع عمومی است. لازمه دستیابی به اهداف حرفه حسابداری توسط حسابداران حرفه ای، پایبندی به اصول بنیادی زیر است:الف- درستکاری. ب- بی‌طرفی. پ- صلاحیت و مراقبت حرفه ای. ت- رازداری ث- رفتار حرفه ای.

  • درستکاری: حسابدار حرفه ای در انجام خدمات حرفه ای خود باید درستکار باشد. گزارش حسابداری باید به صورت صادقانه بیانگر واقعیت باشد.
  • بی‌طرفی:حسابدار حرفه‌ای باید بی‌طرف باشد و نباید اجازه دهد هرگونه پیش داوری، جانبداری، تضاد منافع یا نفوذ دیگران، بی‌طرفی او را در ارائه خدمات حرفه‌ای مخدوش کند. هنگامي که حسابـداران حرفـه‌ای مستقل مسئولیت انجـام کاری را به عهده می گیرند که مستلزم گزارشگری حرفه‌ای است باید فاقد هرگونه نفع و علاقه ای، باشند که ممکن است بر درستکاری، بی‌طرفی و استقلال ایشان تأثیر گذارد یا به نظر رسد که تأثیر می گذارد.
  • رازداری: حسابدار حرفه ای باید به محرمانه بودن اطلاعاتی که در جریان ارائه خدمات حرفه‌ای خود بدست می آورد توجه کند و نباید چنین اطلاعاتی را بدون مجوز صریح کارفرما، استفاده و یا افشـا کند؛ مگر آنکـه از نظر قانونی یا حرفه‌ای حق و یا مسئولیت افشای آن‌را داشته باشد.
  • رفتار حرفه‌ای: حسابدار حرفه ای باید به گونه ای عمل کند که باحسن شهرت حرفه ای او سـازگـار باشـد و از انجـام اعمالی بپرهیـزد کـه ممکن است اعتبـار حرفـه را خدشـه دار کند.

علم و اخلاق3در بخش دیگر این نشست دکتر حسن بلند به ایراد سخن پرداخت. وی گفت: شقوق مختلف رابطه‌ میان علم و اخلاق وجود دارد. در این باره، بین فرا اخلاق و اخلاق کاربردی تفاوت وجود دارد کما اینکه بین اخلاق Morality و آداب Ethics تفاوت است و در هر موقعیتی که سه مولفه‌ اختیار، قدرت و حق/تکلیف وجود داشته باشد (یعنی تقریبا در تمام موقعیت‌های مهم و جمعی بشری) از وجود اخلاق گریزی نیست. میان علوم، دانشها و معارفی که مستقیماً با تولید یا تنقیح و تدوین اخلاق سروکار دارند مانند دین، فلسفه و روان‌شناسی و دانشها و علومی که عمدتاً مصرف کننده‌ اخلاق هستند (مانند سایر علوم) تمایزی وجود دارد.

سخنران آخر این جلسه به برخی از تلاشهای روان‌شناسانه در حوزه‌ تولید دانش اخلاقی (مانند پیاژه و کولبرگ) اشاره کرد و تاکید کرد که علم ناتوان در تولید اخلاق است.

او به تأسیس و تعریف تمایز میان اخلاق در غرب و شرق (و بویژه حوزه تمدنی اسلام/ایران) با استفاده از دوگانه‌ Morality و Ethics پرداخت و کوشید تا نشان دهد که انسان غربی به ethics آراسته است و اگرچه این وجه از حیات اخلاقی در تنسیق و تنظیم روابط اجتماعی و شهروندی بسیار موفق است ولی در دفع و رفع کنش‌های غیراخلاقی نوع بشر در شرایط «غیرشهروندی» (مانند جنگ) و مدیریت او،به نحو خطرناک و تکان دهنده‌ای توانایی ندارد. علم و جامعه‌ علمی نیز تحت حاکمیت ethics است و به همین دلیل کاستی‌ها و دشواری‌ها و عیوب بسیاری دارد تا آنجا که دیگر کمتر کسی از فرهیختگان (برخلاف اوایل سده بیستم) امید جدی به آن دارد که علم روزی کشتی بشریت را به ساحل خوشبختی برساند. در نهایت این نظر پیشنهاد شد که حیات اخلاقی تا از حقیقتی برتر از وضع بشری (مانند خداوند و دین به معنای داده‌ خداوندی) جان نگیرد و بر آن استوار نشود، از ethics فراتر نخواهد رفت و بسنده کردن به ethics انسان و جهان را به مخاطره خواهد افکند؛ چنانکه طلیعه‌ آن بسا که آغاز شده باشد.این پنل با پرسش و پاسخ گسترده سخنرانان و دانشجویان به پایان رسید.