گروه مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی به مناسبت هشت مارس، روز جهانی زن، ساعت 6 عصر روز دوشنبه 18 اسفند 1399 نشستی به صورت زنده (لایو) در صفحه اینستاگرام گروه برگزارکرد. در این نشست مجازی دکتر نیره توکلی، جامعهشناس و پژوهشگر مطالعات زنان و رایحه مظفریان، پژوهشگر مسائل زنان حضور داشتند.
دکتر نیره توکلی، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در ابتدا به ویژگی برجستۀ جنبش زنان ایرانی اشاره کرد که همواره «تبدیل محدودیت به فرصت» بوده است و گفت: زنان ایرانی از این لحاظ واقعاً در میان بسیاری از کشورهای منطقه و همتراز سرآمد بودهاند. روز جهانی زن را به زنان جهان و زنان ایرانی تبریک میگویم، زیرا با آنکه هنوز راه درازی در دستیابی به برابری و عدالت جنسیتی، حقوقی و شهروندی در پیش دارند و همچنین مبارزه با سایر تبعیضهای نژادی، طبقاتی، مذهبی و قومی در ایران و جهان باقی مانده است، در سال گذشته، چند اتفاق مهم و بی نظیر برای زنان ایرانی اتفاق افتاد که به موضوع سخنرانی من مربوط میشود. نخست آنکه آنچه از چندین سال پیش (1380) در ایران آغاز شده بود، اما به جایی نرسیده بود، با اوجگیری آنچه در سال ۲۰۱۷ در جهان با عنوان هشتگ#MeToo بر ضد سوءاستفاده و آزار جنسی در سطح جهان ترند شد و مردم بوسیله آن، جرایم جنسی افراد قدرتمند یا مشهور را در اینترنت برملا کردند در ایران نیز جان تازهای گرفت و توانست تابوشکنی کند. دومین اتفاق، که واقعاً در جنبش مدنی ایران سابقه نداشت، حمایت رسمی انجمن جامعهشناسی ایران از آسیبدیدگان یکی از این موارد تعرض به زنان، با اخراج یکی از اعضای انجمن بود. «جنبش می تو» در جهان دامن شخصیتهای بسیاری و از جمله کارگردان مشهوری چون هاروی واینستینرا گرفت.
این جامعهشناس در ادامه افزود: در ایران، مقالۀ مهزاد الیاسی در روزنامۀ شرق در سال ۱۳۸۰، اولین مقالهای بود که ضمن پرداختن به «جنبش جهانی می تو»، تجربۀ شخصی خود نویسنده را هم دربارۀ آزارهای جنسی بیان میکرد. مقالۀ الیاسی، جز یک مورد، هیچ واکنشی در پی نداشت. الیاسی در مقالۀ دیگری که چند ماه بعد، مجدداً در روزنامۀ شرق منتشر کرد به اشتباه بودن زمان و مکان روایتگریش «اعتراف» کرد و نوشت «شاید هنوز برای ما [ایرانیان] زود است» و «می تو»، حداقل در این برهه، مختص سفیدپوستان ثروتمند است. سپس در سال ۱۳۹۶، چهار دوست پس از باخبر شدن از داستان تجاوز جنسی به یکی از آنها تصمیم گرفتند موضوع را بدون ذکر کامل نام متجاوز (و فقط با ک. ا.) در اینستاگرام مطرح کنند. در کمتر از ۲۴ ساعت بیش از ۳۰ نفرگفته بودند که همان مرد ۳۳ ساله به آنها نیز به همان شیوه و با بیهوش کردنشان، با استفاده از قرصهای خوابآور، تعرض کرده است. در ۳۱ مرداد ۱۳۹۹، شش هزار توییت با هشتگ ک. ا. زده شد. دخترعموی آن شخص نیز نوشت که ازدستدرازیهای اودر امان نبوده و از او میترسیده است. تا ۵ شهریور ۱۳۹۹ تعداد روایتها از آزارهای او به بیش از ۴۰ مورد رسیده بوده و در شبکههای اجتماعی به «تجاوز سریالی» معروف شد.
این جامعه شناس ادامه داد: سومین نکتۀ مثبت هم در برخورد پلیس امنیت عمومی تهران با این مورد بود که در ۴ شهریور ۱۳۹۹ اطلاع داد که ک. ا. را دستگیر کرده و از شاکیان خواست «با اطمینان از محفوظ ماندن هویتشان در نزد پلیس» شکایت کنند. ک. ا. اقرار کرده بود که در عرض ۱۰ سال به ۳۰۰ زن تجاوز کرده و مدعی شد که مبتلا به سادیسم است. حداقل ۳۰ نفر از ک. ا. شکایت و ۱۰ نفر در مواجهه حضوری او را شناسایی کردند. برخی از شکایتها نیز از خارج ایران مطرح شد. نامهای دیگری هم مطرح شد، مانند نام نقاش معروفی که روایتهای زیادی در تأیید وی منتشرشد و برخی به حمایت از وی برخاستند.
دکتر توکلی تأکید کرد: شاید پر سر و صداترین این موارد که من در اینجا بیشتر می خواهم دربارۀ آن بحث کنم، مربوط به کامیل احمدی است که در فضای پژوهشی، دانشگاهی و آکادمیک اتفاق افتاد. کامیل احمدی، جامعهشناس ایرانی–بریتانیایی، در فضای مجازی با اتهامهایی در مورد آزار جنسی به همکاران زن در جریان پژوهشهای اجتماعی روبرو شده بود. «وبگاه بیدارزنی» چندین روایت دربارۀ او نقل کرد که در یکی از آنها زنی که خود ختنه شده و مایل بود در این باره مطالعه و روشنگری کند، در زمان تحقیق در هتلی، آماج تعرض وی قرار گرفته بود. انجمن جامعهشناسی ایران، که یکی از نهادهای مدنی علمی است که به مدد تفوق دیدگاه علمی بر اداری، توانسته بسیاری از کاستیهای فضای دژکارکرد دانشگاههای کشور را جبران کند، با انتشار بیانیهای عضویت وی را در انجمن لغو و او را از دبیری گروه جامعهشناسی کودکی انجمن جامعهشناسی برکنارکرد. واکنشها به این اقدام بیسابقه انجمن جامعهشناسی ایران نیز از گزند کژفهمیها برکنار نماند. احمدی و برخی از اعضای انجمن این اتهامها را رد کردند و اقدام انجمن جامعهشناسی را غیرمنصفانه دانستند.«رهیافت پهلوانپنبهسازی» همان کاری را کرد که قطب مخالف آن در مورد آغداشلو انجام داد و بر تمام آزارگریهای کامیل احمدی خط انکار کشیده شد و انجمن جامعهشناسی و حتی زنان قربانی در صف توطئهگران برای تهدید فعالیتهای علمی و پژوهشی ایشان قرار گرفتند. نتیجه آنکه با تشکیک در مورد اطلاعیۀ لغو عضویت انجمن جامعهشناسی در مورد ایشان هم انجمن جامعهشناسی به مشارکت در این توطئه متهم شد و هم برای همیشه دهنبند و صدا خفهکنی برای زنان قربانی تدارک دیده شد که همچنان، بر گرتۀ فیلم پوران درخشنده، رویۀ «هیس، دخترا فریاد نمیزنند!» را در پیش بگیرند. گفتنی است که مضیقههای امنیتی و محرومیتها و بازنشستگیهای پیش از موعد در مورد استادان و پژوهشگران فراوان اتفاق اتفاده است. باید به درستی واکنش نشان داد و خواستار توقف این مضیقهها شد. از آن وجه از فعالیتهای علمی ایشان که با سرکوب امنیتی روبه رو شده باید دفاع کرد، اما نه با نادیده گرفتن وجه بسیار مهم دیگری که صدای زنان آزاردیده است.
وی در ادامه به ذکر چندین نکتۀ مهم دربارۀ این افشاگریها و برخورد با آنها پرداخت:
پس از سخنان دکتر نیره توکلی، رایحه مظفریان، پژوهشگر حوزه مسائل زنان با بیان تجارب خود در برخورد با آسیبدیدگان تعرض و تجاوز جنسی، ابعاد مختلف مسأله را در جامعه ایران مورد بررسی قرار داد و در پایان بحث خود به سؤالات مخاطبان پاسخ داد.
دکتر توکلی در پایان این جلسه تأکید کرد: «جنبش میتوی ایران» هم از لحاظ حرکتی که بازماندگان تعرض در افشای موارد نشان دادند، هم از لحاظ برخورد کلی افکار عمومی و پیگیری نیروهای انتظامی در برخی موارد و هم از لحاظ حمایت انجمن جامعه شناسی ایران و گروه مطالعات زنان از بازماندگان و هم از لحاظ مباحثاتی که در انجمن جامعه شناسی بر سر تحلیل و تفسیر رویدادهای اخیر درگرفت امیدهایی را برای رهایی از دوقطبیگری و تحلیل منطقی ایجاد کرد و جان تازه ای به کالبد «جنبش می تو در ایران» دمید.