a serajعنوان «چالش‏های دین و مدرنیته» که به منظور اعلام برنامه نشست هجدهم بهمن ماه 83 انجمن جامعه‏ شناسی ایران بر تابلوهای برخی دانشکده‏ها نصب شد توجه تعدادی از اساتید، دانشجویان و علاقمندان به این مبحث را به خود جلب کرد و سبب گردهمایی جمعی از آنان در بعدازظهر آن روز در سالن کنفرانس این انجمن گردید.

نشست فوق یکی از نخستین سخنرانی‏های گروه علمی ـ تخصصی جامعه‏ شناسی دین انجمن جامعه ‏شناسی ایران بود که به نقد و بررسی کتاب «چالش‏های دین و مدرنیته: مباحثی جامعه‏شناختی در دینداری و سکولار شدن » اثر «دکتر سیدحسین سراج ‏زاده» اختصاص یافت.
این کتاب مجموعه‏ای از هفت مقاله (4 ترجمه و 3 تألیف) در زمینه مسائل مربوط به دین و سکولار شدن است که در طول سال‏های 1377 تا 1380 در مجلات و نشریات مختلف منتشر شده‏ اند.

مروری بر کتاب چالش‏های دین و مدرنیته
در ابتدای این جلسه دکتر سراج‏زاده به معرفی کتاب خود پرداخت.
وی پیش از هرچیز خاطر نشان کرد که ابتدا عنوان ”مباحثی جامعه‏شناختی در دینداری و سکولار شدن“، را برای کتاب انتخاب کرده بوده و به نظرش می‏رسد این نام بیشتر بازنمای محتوای کتاب است اما ناشر از او خواسته که شرایط بازار را نیز در نظر گرفته و از این حیث عنوان جذاب تری برای اثر خود پیدا کند.
سراج ‏زاده گفت: مقالات این کتاب هر یک بنا بر اقتضائات زمانی خاص خود نوشته یا ترجمه شده و در مجلات مختلف به چاپ رسیده‏اند. پس از مدتی احساس کردم با یک نخ تسبیح مفهومی می‏توان آنها را با هم مرتبط دانست و در مجموعه‏ای کنار هم چاپ کرد ولی از آنجا که از ابتدا این قصد را نداشتم ممکن است خواننده احساس کند انسجام چندانی بین آنها وجود ندارد.
به گفته نویسنده، مقدمه کتاب با بحث در رابطه با جامعه‏شناسی دین و اهمیت دینداری و سکولار شدن شروع شده و مجموعه مقالات به دو بخش ”دینداری و سکولار شدن: مفهوم، نظریه و روش“ و ”دینداری و سکولار شدن: آزمون و کاربرد“ تقسیم می‏شود. در بخش اول، نخستین مقاله با عنوان ”سکولار شدن در پژوهش‏های تجربی“ نوشته ”لاری شاینر“ مقاله‏ای قدیمی ولی قابل استناد در رابطه با مفهوم سکولار شدن است. این مقاله در واقع به بحث و بررسی انتقادی مفهوم سکولار شدن اختصاص دارد.
سراج‏زاده مقاله دوم کتاب با عنوان ”برخلاف جریان: نقد نظریه سکولار شدن“ را ترجمه‏ای از سری جدید کارهای ”پیتر برگر“ یکی از مدافعان سابق و منتقدان فعلی نظریه سکولار شدن معرفی کرد.
وی افزود: سومین مقاله این کتاب، بررسی تعریف عملیات دینداری در پژوهش‏های اجتماعی است که در سال 1380 در مجله نمایه پژوهش به چاپ رسیده است.
در بخش دوم این اثر، مقاله ”سازگاری یا ناسازگاری دین و دموکراسی: تجربه کلیسای کاتولیک“ ترجمه سراج‏زاده از اثر ”میراماردی“ است که در یکی از سمینارهای جامعه‏شناسی ارائه شده است. ”مسلمانان در بریتانیا: چالش‏های زندگی دینی در یک جامعه فرا مدرن سکولار“ نیز ترجمه‏ای از اثر ”دانیل جولای“ است. مترجم این اثر را از آن نظر جالب می‏داند که تا حدی واقع‏گرایانه نوشته شده و تلاش می‏کند از کلیشه‏ها در رابطه با زندگی دینی در جوامع اروپایی جدا شود و نشان دهد مهاجران مسلمان با چه چالش‏ها و مشکلاتی در زندگی روزمره خود در یک نظام دموکراتیک سکولار مواجه هستند.
”سکولاریسم و سکولار شدن: میراث شریعتی“ عنوان مقاله‏ای است که سراج‏زاده در سال 1379 به همایش بازشناسی اندیشه‏های دکتر علی شریعتی در دانشگاه فردوسی مشهد ارائه کرده است.
وی در مورد این اثر خود گفت: در این مقاله به بررسی نتایج کار شریعتی براساس مفاهیم مهم شاینر پرداختم. در واقع نشان دادم شریعتی با این معیارها یک سکولاریست نبوده و آثار او از حیث تأثیرگذاری بر فرایند سکولار شدن در جامعه ایران حالت دو گانه‏ای داشته است. او در برخی جهات با کشاندن دین به عرصه زندگی اجتماعی سکولارزدایی کرده و از جهاتی دیگر با ارائه تفاسیر مدرن از شریعت به سکولار شدن دین و جامعه کمک کرده است. می‏توان گفت در برخی حوزه‏ها به نوعی این تفکر به صورت غیرمستقیم با حالت تناقض گونه‏ای و با آوردن دین به عرصه حکومت و قدرت به تسریع فرآیند سکولار شدن در جامعه کمک کرده است.
مقاله آخر کتاب با عنوان ”نگرش‏ها و رفتارهای دینی در بین نوجوانان ایرانی“ بخشی از رساله دکتری نویسنده است که در آن تصویری از دینداری نمونه مورد بررسی (دانش‏آموزان سال سوم دبیرستان در شهر تهران) ارائه شده و دوگانگی‏ها در گرایشات آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
سراج‏زاده خود این تضاد را نشانه‏ای از پدیده انقلاب اسلامی می‏داند که ویژگی ترکیبی سنت و مدرنیته را دارد. در این تحقیق گرایش دانش‏آموزان به عبادات و مناسک فردی زیاد و علاقمندی آنان به شرکت در مناسک جمعی مانند نماز جمعه کم ارزیابی شده است که به عقیده محقق می‏تواند نشانه‏ای از خصوصی شدن امر دینی در جامعه باشد.
وی در این باره معتقد است: اگر سکولار شدن را به معنی سست شدن باورها و اعتقادات دینی ببینیم جامعه ایران هیچ شباهتی به جوامع سکولار ندارد اما اگر آن را به معنای فردی شدن امر دینی در نظر بگیریم می‏توان این فرض را با احتیاط مطرح کرد که فرآیند سکولار شدن به این مفهوم در جامعه ما در حال رشد و گسترش است.
نقد کتاب
در ادامه این نشست، دکتر محمدامین قانعی‏راد به نقد و بررسی اثر فوق پرداخت. وی در ابتدا کلیات کتاب را در مجموع اثری کم و بیش موفق ارزیابی کرد و فروش بالای آن را تا امروز، نشانه‏ای از موفقیتش دانست هرچند یادآور شد خلا در این حوزه می‏توانند یکی از دلایل استقبال مخاطبان باشد.
وی افزود: بخش پژوهشی مقالات تألیفی حاکی از روشمندی آنها است و در بخش نظری نیز به نظر می‏رسد مطالب با دقت بالایی به خوبی شکافته شده‏اند. در بخش ترجمه نیز مقالات انتخاب شده، مقالات برجسته‏ای هستند و ترجمه ها روان و مفهوم است اما در این زمینه فکر می‏کنم در برخی موارد این امکان وجود داشت که ترجمه بهتری برای بعضی واژه‏ها یا عبارات پیدا شود. قانعی‏راد با اشاره به مواردی در این زمینه و همچنین برخی غلط‏ها و اشکالات چاپی، به بررسی محتوای اثر به ویژه مقاله آخر آن پرداخت.
وی در مورد مقاله نگرش‏های دینی نوجوانان، جامعه آماری تحقیق را برای تعمیم نتیجه خصوصی شدن امر دینی به جامعه چندان مناسب ندانست و گفت: به نظر من با توجه به نوجوان بودن نمونه نمی‏توان چنین نتیجه‏ای را برای کل جامعه در نظر گرفت زیرا فضای هنجاری حاکم بر نوجوانان چندان از آنان نمی‏خواهد به مسجد روند و در نماز جماعت شرکت کنند و این تنها مربوط به شرایط اجتماعی بعد از انقلاب نیست. معمولاً آموزش دینداری به بچه‏ها اینگونه است که آنها را در خانه نمازخوان می‏کنند.
قانعی‏راد در انتقاد به بخش‏هایی از مقاله سکولاریسم و سکولار شدن میراث شریعتی، گفت: دکتر سراج‏زاده تلاش می‏کند مفهومی خنثی از سکولاریسم ارائه دهد اما به نظر می‏رسد چندان در این امر موفق نبوده و خواننده احساس می‏کند او خود به سکولاریسم چندان معتقد نیست و این سبب شده تا حدی برداشتی منفی از این مفهوم ارائه شود.
وی افزود: از سوی دیگر بحث کلی بر سر این است که اندیشه‏های شریعتی در مورد سکولاریسم حالتی دو گانه دارد اما در واقع در این نوشتار از معتقد نبودن شریعتی به سکولاریسم دفاع شده است. به نظر من دکتر سراج‏زاده تلاش کرده مفهومی تحلیلی درباره سکولاریسم ارائه دهد در حالیکه شاینر خود چنین اعتقادی ندارد و این مفهوم را به عنوان ابزاری می‏داند که چندان خنثی نیست و بار ایدئولوژیک شدیدی دارد و به همین دلیل پیشنهاد می‏کند این مفهوم را کنار بگذاریم. نویسنده مقاله از همین ابزار برای شناخت اندیشه‏های شریعتی استفاده می‏کند در حالیکه شریعتی خود با کاربرد مفاهیم دوگانه‏ای که دنیا را در مقابل آخرت، احساس را در مقابل عقل و سیاست را در مقابل دین قرار می‏دهند مخالفت می‏کند و به نظر می‏رسد شاید کاربرد این ابزار برای کسی که خود چنین عقیده‏ای ندارد چندان درست نباشد.
قانعی‏راد ادامه داد: در بررسی اندیشه‏های شریعتی فرض بر این گرفته شده که پیام اصلی ادیان، جهان آخرت است اما مشخص نیست این فرض خود از کجا آمده است. به عقیده من شریعتی خود با طرح پروتستانیزم در مقابل کاتولیسیزم به نحوی دنیاگرایی و همنوایی با دنیا را القا می‏کند. در واقع به نظر می‏رسد او بدون طرح مفهوم سکولاریسم اعتقاد خود را به همنوایی با دنیا بیان می‏کند.
وی افزود: این مقاله به نوعی بیان می‏کند که شریعتی علم، هنر و ادبیات را در خدمت اهداف سیاسی اجتماعی می‏داند و در واقع به تمایزپذیری عقیده‏ای ندارد در حالیکه من معتقدم با مراجعه به آثار مختلف او نوعی تفکیک را در این امور می‏توان مشاهده کرد.
سراج‏زاده در پاسخ به این انتقادات گفت: در مورد مقاله شریعتی بحث من این بود که نتیجه کار شریعتی ویژگی دو گانه‏ای دارد. از سویی در جهت فرایند سکولار شدن بوده و از سوی دیگر در جهت مخالفت با آن است. این در حالی است که اگر سکولاریسم را به عنوان یک ایدئولوژی در نظر بگیریم که قصد کم رنگ کردن نقش دین در حوزه اجتماعی را دارد، شواهد و دلایلی که در آثار یا وصیت‏نامه شریعتی آورده شده نشان می‏دهد که خود او فرد سکولاری نبوده است.
وی افزود: برخلاف نظر دکتر قانعی‏راد، من شخصاً زمانی که از تأثیر تفکر شریعتی بر آینده سکولار شدن در جامعه صحبت می‏کردم برداشتی منفی یا مثبت از سکولار شدن در ذهن خود نداشتم و معتقدم به قول شاینر این مفهومی است که با معانی متعددی به کار می‏رود و با دقت در این معانی نشان داده ام آثار شریعتی چگونه هرکدام از فرایندهای ناظر به آن معانی را تقویت و یا تضعیف کرده است.
سراج‏زاده ادامه داد: به نظر من، یک حکومت ایدئولوژیک که با عنوان دین مدل "دیکتاتوری متعهد انقلابی" را دنبال کند، پیامدش تقویت جریان سکولار شدن جامعه است. در واقع در دنیا هم حکومت‏های سکولار یا دین ستیز بیشتر در جوامعی مستقر شده اند که در دوره‏ای دین را به خدمت دیکتاتوری گرفته‏اند. دفاع شریعتی از مدل "دیکتاتوری متعهد انقلابی" (حداقل در کتاب امت و امامت) این زمینه را ایجاد کرد که حساسیت ها نسبت به رویه های ایدئولوژیک غیردموکراتیک که به نام دین صورت می‏گیرد کم شود و از این طریق زمینه برای رشد جریان های سکولاریستی آماده شود.
سراج‏زاده ادامه داد: شریعتی در دوره خود بیشتر متأثر از گرایشات سوسیال دموکراسی است تا لیبرال دموکراسی و این امر سبب شده که بسیاری از جوانان دهه شصت که متاثر از او بودند خیلی نسبت به مدلی که در حال شکل‏گیری بوده، حساسیتی نداشته باشند. این آموزه‏ها مدلی را ایجاد کرد که چنین مدلی، با تأثیر از شریعتی یا غیر از او، نتیجه‏اش در نهایت تقویت گرایش به سکولاریسم است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم خاطر نشان کرد: شریعتی با وجود دفاع از علم، تحت تأثیر گرایش‏های سوسیال دموکرات، به شدت از علم غربی که در خدمت بورژوازی است، انتقاد می‏کند و هدفش این است که علم و هنر و امثال آن در خدمت ایدئولوژی، آن هم ایدئولوژی دینی، قرار بگیرند و با توجه به تعاریفی که ارائه می‏کند، خیلی عرصه را برای استقلال این حوزه‏ها از ایدئولوژی و دین باز نمی‏کند که در واقع به نظر من این امر مخالف فرایند تمایزپذیری دین و سیاست است.
در ادامه این جلسه، دکتر محدثی دبیر گروه جامعه‏شناسی دین، گفت: انتقاد من نسبت به کار دکتر سراج‏زاده این است که ایشان در مبحث شریعتی، تحلیل فکر کرده‏اند و در واقع میان تحلیل فکر و تحلیل دستگاه فکری تمایزی قائل نشده‏اند در حالی که بحث جدی‏تر می‏تواند این باشد که دستگاه فکری شریعتی را بشناسیم و ببینیم این دستگاه ما را به کجا می‏برد. به نظر من این دستگاه است که پیامد سکولاریستی دارد.
وی ادامه داد: شریعتی اسطوره‏های کهن دینی را در قالب فضای مفهومی مدرن باز به شکل اسطوره مطرح می‏کند. به عنوان مثال در اسطوره کهن گفته می‏شد امام علی ویژگی‏های ماورایی دارد اما در قالب مدرن چنین ویژگی‏هایی به دنیای انسانی آورده می‏شود که کل این فرآیند را می‏توان به عقلانی شدن و اندیشه‏های سکولار مرتبط دانست. علاوه بر آن شریعتی نوعی دینداری اخلاقی و متعهد، در مقابل دینداری مناسکی را مطرح کرده و در واقع بدین طریق شکل خاص دینداری سنتی را رد می‏کند.
محدثی در ادامه بحث خود، نسبت به نوع سنجش دینداری در تحقیق سراج‏زاده انتقاد کرد و خطاب به او گفت: به نظر من این مهمترین جایی است که در کتاب شما محل بحث است. تصورم بر این است که در مباحثی که مطرح شده و حتی در پرسشنامه‏های شما در مجموع تصویری از دینداری سنتی و نه دینداری به مفهوم عام کلمه ارائه شده و این نوع دینداری مورد سنجش قرار گرفته است. در حالیکه ممکن است ما فرد دینداری داشته باشیم که با دیدی غیر اسطوره‏ای این مفاهیم را بفهمد.
وی افزود: روانشناسان دینداری از هفت مرحله ایمان سخن می‏گویند. ایمان یک کودک با ایمان یک فرد فرهیخته متفاوت است. شما چگونه می‏خواهید بگویید کدامیک از این افراد دیندارترند. من فکر می‏کنم توجه بیشتر به این مباحث می‏تواند به شکل‏گیری بیشتر بحث‏های جامعه‏شناسی دین کمک کند.
در ادامه دکتر شجاعی‏زند مدیر گروه جامعه‏شناسی دین گفت: من فکر می‏کنم اشکال بیشتر به شاینر برمی‏گردد تا سراج‏زاده. شاید دسته‏بندی او از سنخ‏های عرفی شدن و بحث‏های مربوط به آن چندان درست نباشد و بسیاری از مشکلاتی که در بحث شریعتی به وجود آمده ناشی از در نظر گرفتن این سنخ‏هاست. من فکر می‏کنم دسته‏بندی‏های شاینر با هم تداخل دارند. مثلاً همنوایی دینی با این جهان می‏تواند در محتوای دین و آموزه‏های آن شمرده شود و دلیلی وجود ندارد که این دو در قالب دو عنوان مختلف مطرح شوند.
دکتر آکوچیکیان نیز در ادامه ضعف اصلی کتاب را در نظر گرفتن مدل شاینر به عنوان مبنای تحلیل دانست و گفت: این امکان وجود داشت که ما با بضاعت فلسفی و اعتقادی خود بتوانیم مدل بهتر و ملموس‏تری مانند مدل دکتر سروش را مبنا قرار دهیم.
در پایان جلسه، سراج‏زاده گفت: در مورد بحث شریعتی تعمداً به او به عنوان یک دستگاه فکری نگاه نکردم زیرا معتقدم نویسندگان با دستگاه‏های فکری خود روی واقعیت‏های اجتماعی نفوذ و تأثیر ندارند. به نظر من می‏توان برای دستگاه فکری شریعتی قالب‏های مختلفی مطرح کرد اما من چنین ادعایی نداشتم و فکر می‏کنم از هر زاویه‏ای که شریعتی را ببینیم به این نتیجه خواهیم رسید که اثر افکار شریعتی در پدیده سکولار شدن در جامعه ایران از جنبه دوگانه‏ای برخوردار است.
وی در مورد بحث سنجش دینداری و استفاده از مدل گلاک و استارک گفت: این مدل در غرب و در ادبیات جامعه‏شناسی به دلیل قابلیت‏های آن جا افتاده است و من معتقدم این مدل هنوز هم قابلیت استفاده دارد زیرا به عنوان یک قالب مطرح می‏شود که دارای ابعادی است اما محتوای خاصی ندارد و شما می‏توانید محتوای هر نوع دین را در آن مدل مطرح کنید. من قبول دارم که معرف هایی که من در این مدل به کار برده ام بیشتر دینداری سنتی را می‏سنجد زیرا من در اینجا براساس تعریف دین مطابق با عرف و درک غالب در جامعه پیش رفته‏ام. البته موضوع انواع دینداری موضوعی متفاوت از بحث من در این مقاله است.
کتاب چالش‏های دین و مدرنیته، اثر سیدحسین سراج‏زاده در سال جاری توسط انتشارات طرح نو و در شمارگان 1500 جلد به چاپ رسیده و با قیمت 1900 تومان در اختیار علاقمندان قرار می‏گیرد.