فهیمه نظری*

نشست «خانواده در بستر پژوهش؛ خانواده و سالمندی» روز یکشنبه 26 دیماه 1395 توسط گروه علمی – تخصصی جامعه‌شناسی خانواده در سالن کنفرانس انجمن جامعه شناسی ایران با حضور دکتر طاهره جعفری و دکتر عباس رشیدی و دکتر عالیه شکربیگی برگزار شد.

در بخش نخست نشست، دکتر طاهره جعفری (استاد دانشگاه) با موضوع «گونه شناسی جایگاه اجتماعی سالمندان در خانواده» و در بخش دوم دکتر عباس رشیدی، (مدیر کل فرهنگی –اجتماعی سازمان بازنشستگی کشوری) با موضوع «سازمان بازنشستگی و سیاست های حفظ شان بازنشستگان و سالمندان» به سخنرانی پرداختند.

دکتر شکربیگی ضمن خوشآمدگویی به حضار در نشست گفت: بحث از سالمندی و سالمندان در کشور از آن جهت حائز اهمیت است که بنظر می رسد سالمندی در جامعه ما دارای مسائل فراوان و عدیده ای است. مسائل مربوط به سالمندان همچون دیگر مسائل وقتی موقع مورد توجه قرار نگیرد موجب می شود تا به نقطه ای برسد که دیگر قابل حل نباشد و چاره جویی پس ازآن غیر ممکن باشد لذا بحث و تعامل در مورد سالمندان با مسئولان، سیاستگزاران و محققان این حوزه باید در اولویت قرار گیرد.

سپس دکتر طاهره جعفری پیرامون موضوع پایان نامه دکتری خود گفت: جهان در حال پیر شدن است وآنچه اهمیت دارد در مورد حضور و جایگاه سالمندان در خانواده ها است. موضوعی که در گذشته مهم تلقی می شد ولی امروزه ملاحظه می شود که جوانان خود را از نعمت تجربیات سالمندان محروم نموده اند. این پژوهش در پی آن است تا به نقش رسانه در جایگاه سالمندان در میان خانواده ها بپردازد. پژوهش حاضر با عنوان«جایگاه اجتماعی سالمندان در خانواده با تاکید بر نقش تلویزیون» با هدف واکاوی جایگاه فعلی سالمندان در خانواده و نقش برنامه های تلویزیون در شکل گیری و تقویت و یا تضعیف این جایگاه، به دو روش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی، نظرات سالمندان خانواده و ساکنان سرای سالمند، با تکنیک مصاحبه عمیق در دو نمونه 30 و 20 نفری مورد بررسی قرار گرفت. گفتگوهای ضبط شده پس از پیاده سازی به روش مفهومی در قالب حیطه ها، مضامین و مقوله ها تحلیل شد که مهمترین حیطه‌های مشترک در دیدگاه هر دو گروه از سالمندان عبارت بودند از: جایگاه سالمند در خانواده، نقش رسانه، نگهداری از سالمند و انتظارات سالمندی.

دکتر جعفری ادامه داد: یافته های این بخش از تحقیق در دو گروه نشان داد که سالمندان نیاز به توجهات بسیار بیشتری از سوی خانواده و جامعه دارند و رسانه‌ها برنامه سازی خوبی در ارتباط با سالمندان ندارد. سالمندان انتظار دارند رسانه در جهت آگاه سازی جامعه و خانواده ها در مورد حفظ حرمت و جایگاه اجتماعی سالمندان تلاش کند. همچنین سالمندان از نهادهای دولتی و مراکز نگهداری سالمندان انتظار همراهی بهتر و فراهم نمودن امکانات رفاهی و بهداشتی بیشتری دارند. در بخش کمی نیز نگرش 383 نفر از افراد 19 تا 45 سال شهر تهران در 22 منطقه شهری با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته، مورد مطالعه قرار گرفت. چارچوب نظری پژوهش در این بخش نظریه کاشت جرج گربنر بود که با توجه به این نظریه، نقش تلویزیون در جایگاه اجتماعی سالمندان مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات پس از جمع آوری بوسیله نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. مهمترین نتایج تحقیق بر اساس محاسبه ضریب همبستگی خی دو حاکی از وجود رابطه بین متغیرهای مستقل: سن، میزان تماشای تلویزیون و ماهواره، وضعیت تاهل، لزوم توجه به سالمندان، نحوه نمایش سالمندان در تلویزیون و ویژگی سالمند و متغیر وابسته «جایگاه اجتماعی سالمندان» در سطح 95 درصد اطمینان است. همچنین نتایج ضرایب رگرسیون چند متغیره وجود رابطه بین متغیرهای سن، نقش خانواده، لزوم توجه به سالمند، نحوه نمایش سالمند در تلویزیون و ویژگی سالمند را با ضریب تبیین 23 درصد در مجموع تایید می کند. بر اساس یافته های بدست آمده از بخش کیفی و کمی تحقیق، مهمترین مفهوم مورد مطالعه «جایگاه اجتماعی سالمندان» می باشد که در چهار گونه مشخص تبیین شد.

این استاد دانشگاه در ارتباط با گونه شناسی پژوهش خود گفت: گونه شناسی جایگاه اجتماعی سالمندان در این پژوهش همانطور که پیش از این گفته شد عبارت بود از:

  1. 1)«جایگاه محوری»2) « جایگاه پیرامونی» 3)«جایگاه حاشیه ای» 4) «جایگاه طرد شده (گمنام)»

بررسی دقیق نتایج در هر دو بخش نشان می دهد که قرار گرفتن سالمندان در هر کدام از این جایگاه ها در پی شرایط و عوامل و با دلایل خاصی است که اگر این شرایط و عوامل تغییر کند، جایگاه سالمند نیز عوض خواهد شد. در این تحقیق عوامل و متغیرهای شکل گیری هر جایگاه در قالب مدل نشان داده شده است.

گونه اول: جایگاه اجتماعی محوری

-         سن پایین

-         توجه کامل خانواده

-         پایبندی افراد به ارزشها

-         نمایش خوب سالمند در تلویزیون

-         اقتصاد خوب سالمند

-         خلق وخوی سالمند

در این جایگاه سالمند از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار است و در کانون توجه اعضای خانواده قرار گرفته و در بیشتر مسائل محل مشورت قرار می گیرد. در صورتی که سالمند از سلامت نسبی برخوردار باشد دارای سن پایین تر بوده و افراد خانواه وی به طور کامل به ارزش ها پایبند باشند و از وضع اقتصادی خوبی برخوردار باشد و نیز دارای خلق و خوی خوب و پسندیده باشد در این جایگاه قرار می گیرد. تلویزیون نیز در صورت نمایش سالمندان به شکل پسندیده و محترم در برنامه های خود می تواند در قرار گرفتن فرد در این جایگاه نقش داشته باشد. از نظر جنسیتی در این جایگاه می توان گفت زنان، از نظر عاطفی و نزدیک بودن بیشتر به خانواده در وضعیت بهتری قرار دارند البته به شرط زنده بودن همسر، زیرا که پس از مرگ شوهر، زنان سالمند کمتر از چنین جایگاهی برخوردار خواهند بود. تعدادی از سالمندان خانواده ها و برخی از خانواده ها بر این باورند که سالمندان جامعه در این جایگاه قرار دارند و این عوامل می تواند موجب قرار گرفتن آنها در این جایگاه باشد.

گونه دوم: جایگاه اجتماعی پیرامونی

-         خلق وخوی مناسب سالمند

-         توجه معمول خانواده

-         پایبندی معمول افراد به ارزشها

-         نمایش مناسب سالمند در تلویزیون

-         توجه افراد به اعتقادات دینی

-         تا حدی استقلال مالی سالمند

در این جایگاه سالمندان در خانواده دارای اهمیت بوده و مورد توجه خانواده می باشند. البته در این جایگاه محبوبیت بالایی که در جایگاه محوری است ملاحظه نمی شود ولی سالمندان مورد بی احترامی نیز قرار نمی گیرند و در برخی مسائل مهم از طرف فرزندان و اعضای خانواده مورد مشورت قرار می‌گیرند. عوامل مهمی که در شکل گیری این جایگاه اثرگذار هستند در مدل بعدی آمده است. در این جایگاه خانواده توجه معمول به سالمند دارد و در حد معمول و متوسط افراد خانواده به ارزش ها پایبند هستند. سالمند تا حدی استقلال مالی و خلق و خوی نسبتاً مناسبی است. در این جایگاه زنان در صورت حیات همسر از وضعیت بهتری و در غیر این‌صورت وضعیت نامناسب تری نسبت به مردان دارند.

گونه سوم: جایگاه اجتماعی حاشیه ای

-         خلق و خوی نامناسب سالمند

-         وابستگی اقتصادی سالمند

-         مشغله کاری خانواده

-         بیماری سالمند

-         بی مهری خانواده

-         ضعیف عمل کردن تلویزیون

-         انتظارات بالای سالمند

-         عدم توجه خانواده به ارزشها

سالمندانی در این جایگاه قرار می گیرند که از احترام کافی برخودار نبوده و معمولاً مورد توجه اعضای خانواده نیستند. این افراد به عنوان سربار و کسانی که هیچ فایده ای برای جوانان و اعضای خانواده ندارند شناخته می شوند. متاسفانه در برخی موارد اطرافیان منتظر فرا رسیدن پایان عمرشان هستند. بر اساس یافته های تحقیق این افراد در موارد متعددی ممکن است مورد توهین اعضای خانواده قرار بگیرند. مطابق الگوی بدست آمده مهمترین عواملی که سبب شکل گیری این جایگاه می شود عبارت است از؛ بیماری جسمی و روحی سالمند، وابستگی شدید اقتصادی به سایرین، عدم توجه خانواده به ارزش ها، مشغله کاری زیاد اطرافیان، خلق و خوی نامناسب سالمند انتظارات بالای سالمند از اطرافیان، عملکرد ضعیف تلویزیون و بی توجهی خانواده.

گونه چهارم: جایگاه اجتماعی گمنام

-         خلق وخوی نامناسب سالمند

-         بیماری جسمی سالمند

-         عدم حضور خانواده

-         ناسپاسی فرزندان

-         الگوسازی نامناسب تلویزیون

-         مشغله زیاد فرزندان

-         تملک اموال سالمند

-         وضعیت بد اقتصادی

-         عدم پایبندی به اعتقادات و ارزشها

پایین ترین جایگاه اجتماعی تبیین شده در این پژوهش، جایگاه طردشده و یا گمنام است که در این جایگاه فرد سالمند از خانواده طرد شده و در مراکز نگهداری سالمندان به سر می برد. عمده ترین دلایل شکل گیری این جایگاه اجتماعی همانطور که در مدل مربوط آمده عبارتند از؛ بیماری روحی و جسمی سالمند (تعدادی از سالمندان ساکن در سراها به دلیل نیاز به مراقبت های ویژه که از دست خانواده بر نمی آید در این مراکز زندگی می کنند. اعضای خانواده و فرزندان برخی از سالمندان در ایران حضور ندارند و به همین دلیل این افراد در خانه سالمندان به سر می برند). وابستگی اقتصادی از یک طرف و تمایل خانواده به تملک اموال سالمند از طرف دیگر باعث شده است که وضع اقتصادی عامل مهم در شکل گیری این جایگاه باشد. خلق و خوی بد سالمند نیز یکی دیگر از دلایل عدم تحمل سالمند در خانواده و سپردن وی به مراکز نگهداری است. از نظر سالمندان، این رسانه است که فرستادن پدرو مادرها به خانه سالمندان را عادی جلوه می دهد و الگوسازی می کند. ناسپاسی فرزندان و کم رنگ شدن ارزش ها و اعتقادات و ارزش ها نیز از دیگر عوامل شکل دهنده این جایگاه است. از نظر جنسیتی وضعیت زنان سالمند در این جایگاه از مردان به مراتب بدتر است و دارای مشکلات بیشتری می‌باشند.

در ادامه نشست دکتر عباس رشیدی، پیرامون بحث سالمندی و سیاست‌های حفظ شان و منزلت بازنشستگان و سالمندان گفت: تاریخچه بازنشستگی در دنیا نشان می دهد که اولین بار و در سال 1869 میلادی در کشور انگلستان مقامات سیاسی در صورت فوت یا از کار افتادگی می توانستند از حقوق بازنشستگی بهره مند گردند .اما اولین نظام بازنشستگی قانونمند مربوط به کشور آلمان در زمان صدارت بیسمارک سال 1881 میلادی است. در ایران درتاریخ 1287 شمسی قانونی تحت عنوان «قانون وظایف» در مجلس اول به تصویب رسید که به موجب آن مقرر شد برای وراث ارباب حقوق دیوانی یعنی عائله کارمندان متوفای دولت، حقوق برقرار شود.به منظور حمایت از کارکنان دولت و وراث آنان در قبال پیری، فوت و از کارافتادگی اولین قانون در بیست و دوم آذر1301 به تصویب رسید. درواقع می‌توان بیست و دوم آذرماه 1301 را روزپیدایش نظام بازنشستگی درایران دانست. دایره‌ای تحت عنوان «دایره تقاعد» تشکیل شد که سال ها بعد به صورت اداره‌ای مستقل در آن وزارتخانه درآمد.قانون فوق الذکر در سال 1308 و بار دیگر درسال 1324 و سپس در سال 1337 شمسی تغییرات بنیادی و اساسی کرد و سرانجام در تاریخ 31 خردادماه 1345 قانون استخدام کشوری به تصویب رسید.

دکتر عباس رشیدی افزود: با گذشت زمان و متناسب با توسعه وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی و به منظور نظارت بر اجرای قوانین و مقررات استخدامی به تدریج بر وظایف ومسئولیت‌های این اداره افزوده شد تا آنکه به موجب تبصره 3 ازماده 16 قانون تاسیس دانشگاه تهران مصوب سوم آبان ماه 1313شمسی اداره کل بازنشستگی (اداره تقاعد کشوری) مرجع تأیید و تصدیق احکام استخدامی کارمندان دولت شناخته شد. از آن تاریخ تا سال1345 این اداره کل ازلحاظ سازمانی تابع وزارت دارایی و از نظر اجرای وظایف محوله مستقل بود و بر صدور احکام استخدامی نیز نظارت داشت.

مدیر کل فرهنگی-اجتماعی بازنشستگی کشوری ضمن اشاره به برخی از نیازهای دوران بازنشستگی و سالمندی گفت: بقراط، فیلسوف بزرگ از دوران زندگی یک تقسیم بندی ارائه می دهد که در این رابطه بسیار مفید است و آن اشاره به دوره های زندگی است :1) بهار (شکوفایی کمترین مسئولیت – بیشترین حمایت) 2) تابستان (ورود به زندگی اجتماعی- پذیرش مسئولیت) 3) پائیز (از سن 50 سالگی – خستگی تحلیل نیروهای جسمانی) 4) زمستان (دوران سرد کهنسالی – از دست دادن یاران و.........). در این دوران یعنی سالمندی، نیازهایی مطرح می شوند که به ترتیب : 1) نیازهای معیشتی- امنیت درآمد2) نیازهای جسمانی – سلامت 3) نیازهای عاطفی ارتباطات.4)نظام جامع تامین اجتماعی است. که هرکدام از نیازهای مطرح شده راهکاری دارند.

مهمترین راهکار رفع نیازهای معیشتی را می توان این گونه معرفی نمود: نظام جامع تامین اجتماعی؛ پایداری در نظام‌های بازنشستگی: بازنشستگی پویا و شاد (بهترین گذران دوره بازنشستگی در کشورهای استرالیا، اتریش، بلژیک ، کشورهای اسکاندیناوی).

مهمترین راهکارهای رفع نیازهای جسمانی عبارتند از: برنامه ریزی برای پیشگیری؛ بیمه‌های درمانی کارآمد؛ نظام بهداشتی درمانی (سلامت محور)

مهمترین راهکارهای رفع نیازهای عاطفی عبارتند از: امید بخشی و تاکید بر داشته ها؛ شاخص های رفتاری – اجتماعی (احترام به سالمندان)؛ ارتقاء شان و منزلت.

در ادامه دکتر رشیدی ضمن اشاره به حساسیت دوران سالمندی به حامیان دوران کهنسالی و بازنشستگی گفت: می توان مهمترین مولفه ها را در این زمینه معرفی نمود که عبارتند از: قانونگذاران (وضع و تصویب قوانین حمایتی و ....)؛ دستگاه‌های اجرائی (تسهیل امور و خدمت رسانی بهینه)؛ جامعه – فرهنگ اجتماعی. در این راستا نیز سیاست‌های متولیان امر بازنشستگی شامل:1) حرکت در جهت افزایش عوامل موثر بر نشاط اجتماعی2) حرکت در جهت کاهش عوامل موثر بر پریشانی های اجتماعی 3) اجرای بیمه تکمیلی درمان4) سفرهای سیاحتی و زیارتی5) حضور در جشنواره ها و... است.

این نشست با پرسش و پاسخ و گفتگوی میان حضار و سخنران به پایان رسید.

* تهیه و تنظیم گزارش