فهیمه نظری*

نشست گروه علمی – تخصصی جامعه‌شناسی خانواده با عنوان سلسله نشست های خانواده در بستر پژوهش با محوریت موضوع خانواده و محیط زیست در روز دوشنبه 27 دیماه 1395 با همکاری شهرداری تهران برگزار شد. این نشست که قرار بود با با دعوت از دو نفر از کارشناساسان حوزه محیط زیست، دکتر گیتی خزاعی و دکتر حسین جعفری اجرا شود، به دلیل عدم حضور دکتر خزاعی، تنها با حضور دکتر حسین جعفری، مدیر عامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران و دکتر عالیه شکربیگی، مدیر گروه جامعه شناسی خانواده برگزار شد. موضوع سخنرانی دکتر جعفری «مشارکت اجتماعی و نقش خانواده ها در امر تفکیک و کاهش تولید پسماند از مبداء» بود.

وی بحث خود را با یک پرسش آغاز کرد: آیا می دانید بطور میانگین یک خانواده چهار نفره در تهران چقدر تولید زباله می کند؟ و پاسخ داد: در کلانشهر تهران با جمعیتی بالغ بر 8.5 میلیون نفر، بطور متوسط در یک خانواده 4 نفره در طول یک سال، نزدیک به 1 تن زباله تولید می شود. روزانه در شهر تهران در حدود 7500 تن پسماند عادی و 51000 متر مکعب پسماندهای ساختمانی و عمرانی تولید می شود. در صورت احتساب پسماند عادی حاصل از شهرها و شهرک های اطراف تهران، میزان پسماند عادی ورودی به مجتمع پردازش و دفع آرادکوه به 8200 تن در روز یعنی 17 درصد از کل پسماند عادی کشور افزایش می‌یابد. این حجم از زباله در روز 500/1 تا 700/1 میلیارد تومان هزینه به خود اختصاص می دهد . جهت جمع آوری، حمل، پردازش، دفع و دفن این حجم از زباله در شهر تهران روزانه 16000 نفر به مدت 8 ساعت کار می کنند . جمع آوری زباله در شهر تهران در یک شبانه روز 4 بار صورت می گیرد در صورتی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا جمع آوری زباله ها در طول یک هفته 2 یا 3 بار انجام می شود. جهت جمع آوری این حجم از زباله 3500 خودروی مخصوص کار می کنند. شهر بزرگ تهران در حدود زباله کل دنیا را تولید می کند.

دکتر جعفری در ادامه آمارهای دیگری را ارائه داد و گفت: در شهر تهران روزانه 130 هزار تن خاک و نخاله، 100 تن زباله های پزشکی و بیمارستانی و در حدود 80 تن زباله نامشهود تولید می شود. این زباله ها بویژه زباله های بیمارستانی، بسیار خطرناک و بیماری زا هستند. متاسفانه در ایران زباله های صنعتی متولی ندارد و این امر در اولویت کاری نهادهای مسئول نیست.

مدیر عامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران پس از ارائه آمارهای مربوط به پسماندهای خانگی و صنعتی شهر تهران گفت: بدون شک خانواده را می توان به عنوان عنصر زیربنایی هر جامعه، منشا بسیاری از تغییرات بزرگ اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و زیست محیطی در نظر گرفت. تجربیات بسیاری از کشورهای توسعه یافته به ویژه پس از تغییرات حاصل از جنگ جهانی دوم نشان دهنده این حقیقت است که تصمیم و عزم خانواده ها به دارا بودن جامعه ای پیشرو و توسعه یافته در حوزه های مختلف در کنار عزم مدیران دولت و شهرداری ها، تسهیل ساز حرکت رو به رشد این کشورها در طول دهه های گذشته بوده است. در این میان علاوه بر فاکتورهای اقتصادی، بسیاری از کشورهای توسعه یافته دریافته اند که حصول به این فاکتور ارزشمند بدون نهادینه سازی اصول اخلاقی، اجتماعی و زیست محیطی درهر جامعه ای امری محال و سراب گونه است که در این میان نقش خانواده ها به عنوان بستر نهادین رشد و تربیت فرزندان و اعضای خانواده بیش از هر نهاد دیگر مورد بررسی و توجه قرار گرفته و این بستر سازی فرهنگی مناسب باعث گردیده تا پیاده سازی بسیاری از قوانین و دستور العمل های مختلف در یک جامعه به دلیل بستر سازی مناسب در خانواده ها مورد پذیرش و اجرا قرار گیرد که این امر با شتاب روزافزون کشورهای توسعه یافته در دستیابی به شرایط ایده آل مختلف صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و محیط زیستی همراه بوده است. در این میان مساله محیط زیست و مدیریت پسماندها نیز از جمله مسائلی است که به ویژه پس از حوادث تلخ زیست محیطی دهه های 1970و 1980 میلادی در قاره اروپا و آمریکای شمالی به شدت از سوی کشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار گرفته و دولت ها را بر این حقیقت استوار گردانید که دستیابی به محیط زیستی سالم بدون مشارکت شهروندان و یا اعضای جامعه (به عنوان فردی رشد یافته در یک جامعه) غیر ممکن است. لذا پس از دهه 1990 و پس از اعلام پیمان جهانی کیوتو، بسیاری از دولت ها فرهنگ سازی زیست محیطی در میان خانواده ها و دانش آموزان را از اولویت های بلند مدت خود برای دستیابی به توسعه پایدار قرار دادند. این سرمایه گذاری بلند مدت باعث گردیده که امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، مشارکت داوطلبانه شهروندان در امور محیط زیستی و به ویژه مدیریت پسماندها از درصد بالایی برخوردار باشد. لذا در این مقاله بر آنیم تا با توجه به تجربیات موفق کشورهای توسعه یافته و شرایط فعلی مدیریت پسماند کشور به بررسی جایگاه خانواده ها (به عنوان عنصر زیربنایی جامعه) در خصوص بهبود مدیریت پسماندهای جامد شهری بپردازیم.

این استاد دانشگاه در ارتباط با مدیریت پسماندها در ایران گفت: امروزه مدیریت پسماندهای جامد شهری به یکی از اولویت های اصلی شهرها و روستاهای کشور تبدیل شده است. بر اساس آمار سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور روزانه بیش از 49000 تن پسماند عادی (به استثنای پسماندهای ساختمانی و عمرانی) در ایران تولید می گردد که از این مقدار 38000 تن (77 درصد) در شهرها و مابقی (11000 تن) در روستاها تولید می شود. متاسفانه علی رقم پردازش و دفع بیش از 41 درصد از کل این مقدار پسماند در کلانشهرها، بازهم وضعیت مدیریت پسماندها در کشور از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و بر اساس آمار روزانه در حدود 1500 متر مکعب شیرابه با نرخ آلودگی بسیار بالا (COD در حدود 30 هزار تا 60 هزار میلی گرم بر لیتر) تولید می شود که این مقدار با آلودگی سالانه 80 تا 110 هکتار از زمین های مرغوب حاشیه شهرهای کشور همراه می باشد. در این میان میزان انتشار گازهای گلخانه ای حاصل از پسماند کشور در حدود 8 میلیون تن معادل دی اکسید کربن در سال است که این میزان در حدود 2 برابر میانگین جهانی است. لذا می توان وضعیت موجود مدیریت پسماند در کشور را حتی بدون در نظر گرفتن حجم بالای روزانه پسماندهای ساختمانی و عمرانی، وضعیتی نامطلوب و نگران کننده در نظر گرفت که این امر در کنار سایر بحران های محیط زیستی موجود در کشور می تواند بقا و سلامت کودکان و نوجوانان ایران زمین را با مشکلات عدیده ای مواجه سازد.

سخنران این جلسه در ادامه و جهت بررسی زیرساخت های لازم برای تربیت زیست محیطی خانواده ها افزود: متوقع بودن دولت و شهرداری ها از خانواده برای مشارکت داوطلبانه در امور محیط زیست ومدیریت پسماندها بدون ایجاد بسترهای فرهنگی، آموزشی و ... برای آنها امری غیر ممکن است. پس از دهه 1990میلادی بسیاری از کشورهای جهان برای افزایش سطح فرهنگ زیست محیطی در میان خانواده ها و در نتیجه جامعه، اقدامات مختلفی را صورت داده اند که از مهم ترین آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • اصلاح و بازنگری و ریزبینانه سازی قوانین حاکم بر مدیریت پسماندها با در نظر گرفتن توامان مصالح شهروندان ومحیط زیست؛
  • تغییر در نظام آموزشی عمومی و تخصصی محیط زیست ومدیریت پسماندها در سطوح مهدهای کودک، مدارس ابتدایی، دبیرستانها، دانشگاه ها و موسسات دولتی و خصوصی؛
  • ارتباط تنگاتنگ و صادقانه میان مدیران دولتی، شهرداری ها و نمایندگان شهروندان، خانواده ها در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها در حوزه مدیریت پسماندها؛
  • ایجاد شرایطی جهت آگاه سازی خانواده ها در خصوص لمس تاثیرات مثبت حاصل از مشارکت داوطلبانه آنها در امر مدیریت پسماندها در زندگی روزنره خود از سوی دولت و شهرداری ها؛
  • تداوم، اثر بخشی و انعطاف پذیری آموزش های مدیریت پسماند ارائه شده به شهروندان وخانواده ها از سوی دولت و شهرداری ها.

او در ادامه بحث خود به بررسی نقش خانواده ها در بهبود مدیریت پسماندهای جامد شهری اشاره کرد و گفت: با توجه به تجربیات موفق کشورهای توسعه یافته در خصوص مدیریت پسماندها و تجربیات کسب شده در خصوص مدیریت پسماندها در کشور و به ویژه کلانشهرهای بزرگی همچون شهر تهران می توان مهم ترین حوزه مشارکت خانواده را در این موارد ذیل خلاصه کرد:

  • آموزش مدیریت پسماندها به فرزندان و عمل به آن؛
  • مشارکت داوطلبانه شهروندان با دولت و شهرداری ها؛
  • اصلاح الگوی مصرف؛
  • تفکیک، تنظیف و کم حجم سازی پسماندها در مبداء؛
  • پرداخت به موقع بهای خدمات مدیریت پسماندها؛
  • عدم پرتاب پسماندها به معابر طبیعت ( نظافت شهری)؛

1-   آموزش مدیریت پسماندها به فرزندان و عمل به آن:کودکان همواره رفتارهای صحیح و ناصحیح والدین خانواده را به عنوان صحیح ترین الگوهای اخلاقی خود پنداشته و با این روند به رشد فکری خود ادامه می دهند. حال چنانچه والدین خانواده با توجه به آموزش های صحیح دریافت شده از سوی دولت و شهرداری ها بتوانند از همان بدو کودکی علاوه بر آموزش صحیح مدیریت پسماندها خود نیز به اجرای عملی آن بپردازند، این تاثیرگذاری دو چندان خواهد بود.

2-   مشارکت داوطلبانه شهروندان با دولت و شهرداری ها:مشارکت داوطلبانه خانواده ها با دولت و شهرداری ها در خصوص مدیریت پسماندها را می توان در تربیت صحیح و اوصلی آنها در محیط خانواده به عنوان فرزندان دیروز در نظر گرفت و این در حالیست که در صورت عدم پیاده سازی بسترهای مناسب از سوی دولت و شهرداری ها برای آموزش خانواده های دیروز، دستیابی به بستر خانواده ای برای تربیت فرزندانی با بیشترین مشارکت داوطلبانه در حوزه مدیریت پسماندها میسر نخواهد بود. فرزندانی که شاهد مشارکت داوطلبانه والدین خود با دولت و شهرداری ها بدون در نظر گرفتن مسائل اقتصادی بوده اند در آینده نیز خود به صورت کاملا داوطلبانه در امر مدیریت پسماندها مشارکت خواهند نمود.

3-   اصلاح الگوی مصرف:اصلاح الگوی مصرف از سوی خانواده ها به عنوان موثرترین و کلیدی ترین فاکتور دستیابی به مدیریت صحیح پسماندها در یک جامعه درنظر گرفته می شود.الگوی مصرف را می توان به عنوان سرچشمه یک فرایند جاری در جامعه در نظر گرفت که در صورت اصلاح آن تمامی جامعه و محیط زیست از تاثیرات مثبت آن متاثر می گردند و بالعکس. منتهی دراین میان نکته ای که به ویژه در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به آن توجهی نمی گردد مساله نقش و اهمیت دولت ها و شهرداری ها در مرحله پیش از مصرف توسط شهروندان است. این بدان معنی است که در صورت عدم نظارت و اهتمام دولت و شهرداری ها (به عنوان دولت های محلی) برای بهینه سازی فرایندهای استخراج منابع اولیه، فراوری، طراحی، بسته بندی، انتقال، ذخیره سازی و توزیع، اصلاح الگوی مصرف تنها از طریق مصرف کننده تنها اقدامی نمادین و بدون اثربخشی لازم و مورد انتظار خواهد بود. این مهم که در اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای جهان تحت عنوان EPR[1] یا امتداد مسئولیت تولید کننده نیر نامیده می شود، تولید کنندگان محصولات را موظف می سازد تمامی فرایندهای استخراج تا عرضه به بازارهای مصرف را بر اساس قوانین و دستورالعمل های وضع شده از سوی دولت و شهرداری ها به گونه ای تغییر دهند که محصول تولیدی تا حد ممکن دارای ویژگی های ذیل باشد:

  • در فرایند استخراج، فراوری و انتقال آن محصول کمترین میزان ضایعات تولید شود.
  • در فرایند استخراج و فراوری محصول از کمترین میزان مواد سمی وشیمیایی استفاده شود.
  • در فرایند طراحی به مواردی چون به حداقل رسانیدن مواد مصرفی، تفکیک پذیری، به حداقل رسانی مواد بسته بندی و انرژی مصرفی و ... توجه شود.
  • محصول تولیدی علاوه بر کیفیت مناسب از کمترین میزان پسماند تولیدی همراه باشد.
  • در ساخت محصولات تولیدی از حداکثر مواد بازیافتی استفاده شود.
  • پسماند محصولات تولیدی از بالاترین قابلیت بازیافت و استفاده مجدد برخوردار باشد.

تنها در چنین شرایطی می توان انتطار داشت که اصلاح الگوی مصرف از سوی خانواده ها با موفقیت صورت گرفته و نتایج حاصل از آن در فرایند مدیریت پسماندها جاری و ملموس گردد. از سوی دیگر در صورت پیاده سازی چنین شرایطی خانواده ها خواهند توانست به انتخاب محصولاتی اقدام کنند که علاوه بر کاهش پسماند تولیدی‌شان، از بالاترین قابلیت بازیافت و تقکیک پذیری برخوردار باشند.

4-   تفکیک، تنظیف و کم حجم سازی پسماندها در مبداء: در گذشته و در بسیاری از موارد، سیاست های آموزشی مدیریت پسماند برای خانواده ها تنها بر تفکیک پسماندها در مبدا بنا نهاده شده بود اما با گذشت زمان و محدودیت های حاصل شده در خصوص استفاده از سوخت های فسیلی و منابع آب، دو موضوع تنظیف و کم حجم سازی پسماندها در مبداء نیز به شدت مورد استقبال قرار گرفته و سه عنصر تفکیک، تنظیف و کم حجم سازی پسماندها در مبداء به عنوان رموز موفقیت پیاده سازی در مبادی تولید مورد پذیرش قرار گرفته است. تجربه مدیریت پسماندها در ایران و کلانشهر تهران نشان دهنده این حقیقت است که متاسفانه به دلیل عدم رعایت همزمان این سه اصل توسط خانواده ها، در بسیاری از موارد مدیریت تفکیک پسماندها در مبداء به دلیل مشکلات ناشی از بوی بد، آلودگی منظر، اشغال فضای زیاد و تکثیر جانوران موذی با موفقیت های چشمگیری همراه نبوده است. از مهم ترین نتایج حاصل از اجرای همزمان این سه اصل توسط خانواده ها در مبادی تولید پسماند می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • کاهش فضای مورد نیاز برای ذخیره سازی پسماندهای خشک و تر در مبداء؛
  • کاهش تعداد تردد خودروهای جمع آوری کننده پسماندهای تر و خشک و در نتیجه کاهش مصرف سوخت، نیروی انسانی و آلودگی هوا و تصادفات احتمالی؛
  • کاهش مشکلات ناشی از آلودگی منظر، بوی بد، تکثیر جانوران موذی در محل ذخیره سازی پسماندهای خشک در مبداء؛
  • آبگیری از پسماندها در مبداء و کاهش تولید شیرابه در سایت های نهایی دفع پسماند؛
  • افزایش سوددهی اقتصادی خرید و فروش پسماندهای خشک تمیزتر و سالم تر و افزایش سهولت بازیافت آنها در فرایندهای صنعتی؛
  • کاهش نیروی انسانی، ماشین آلات و هزینه های مورد نیاز برای مدیریت پسماندها؛
  • افزایش اشتغال زایی و در آمدزایی در بخش های بازیافتی وتولید مواد اولیه جدید در سطح جامع؛
  • به حداقل رسانی آسیب های زیست محیطی و بهداشتی

5-   پرداخت به موقع بهای خدمات مدیریت پسماندها: بدون شک پیاده سازی و انجام برنامه ریزی های کوتاه، میان و بلند مدت مدیریت پسماندها در هر جامعه ای بدون وصل بهای خدمات مدیریت پسماند از سوی خانواده ها و تولید کنندگان پسماند امکان پذیر نخواهد بود. با توجه به موارد پیشین مطرح شده در صورتی که ارتباط میان تولید کنندگان پسماند و مدیران دولتی و شهرداری ها به مرحله ای از شفافیت و اطمینان رسیده باشد که شهروندان با لمس خدمات واقعی ارائه شده از سوی دولت و شهرداری ها حاضر به پرداخت به موقع و داوطلبانه بهای خدمات مدیریت پسماند خود شوند، مدیریت پسماند در آن جامعه با موفقیت های بیشتری همراه خواهد بود.از سوی دیگر توجه به این نکته نیز ضروری‌ست که در بسیاری از کشورهای جهان دریافت بهای خدمات مدیریت پسماند بر اساس اصل as pay throw یا همان "به اندازه ای که پسماند تولید می کنی بهای خدمات پرداخت کن" استوار است. بدین معنی که شهروندان بر اساس وزن یا حجم پسماند تولید خود اقدام به پرداخت بهای خدمات مدیریت پسماند می کنند. این امر باعث خواهد شد تا مصرف کنندگان محصولات مختلف موضوع اصلاح الگوی مصرف را به صورت جدی تری مورد توجه قرار داده و فرایند کنترل کیفی و و کمی پسماندها در همان محل تولید تحت کنترل درآید.

6-   عدم پرتاب پسماندها به معابر طبیعت ( نظافت شهری): متاسفانه در بسیاری از موارد مدیریت پسماندهای جامد شهری از سوی شهروندان و خانواده ها تنها به مراحل جمع آوری تا دفع نهایی پسماندها محدود می گردد و این در حالی است که رفت و روب روزانه شهری و تنظیف و نظافت شهری و بازگشایی مسیل ها و جوی های مسدود شده بر اثر پرتاب پسماندهای شهروندان، یکی از اصلی ترین و پرهزینه ترین فعالیت های شهرداری ها در ایران و سایر کشورهای جهان به شما می رود. لذا در صورت آموزش صحیح خانواده ها و کودکان و همکاری آنها در خصوص عدم پرتاب پسماندها به معابر و طبیعت، می توان علاوه بر کاهش مشکلات بهداشتی و زیست محیطی، از محل صرفه جویی حاصل از کاهش فعالیت‌های جاری رفت و و نظافت شهری، در محل افزایش و توسعه صنایع بازیافت و تبدیلی جدید و اشتغال زایی در سطح جامعه بهره برد.

در پایان جلسه، اعضای حاضر در نشست نظرات و پیشنهادهای خود را پیرامون موضوع پسماند در تهران مطرح نمودند .

*تهیه و تنظیم گزارش

 


[1]Extended Producer Responsibility