آتنا غلام نیارمی*

سیر تحول مفهوم آزادیسی و چهارمین نشست گروه جامعه شناسی تاریخی با همکاری گروه جامعه شناسی دین یکشنبه 15 اسفند 1395 با عنوان «سیر تحول مفهوم آزادی در اندیشه دینی-سیاسی تاریخ معاصر ایران» با حضور دکتر محمود نجاتی حسینی، دکتر شروین وکیلی و مریم گنجی در سالن انجمن جامعه شناسی ایران برگزار گردید.

در ابتدای نشست دکتر نجاتی حسینی با بررسی تحول مفهوم آزادی در اندیشه دینی اسلامی معاصر گفت: برای فهم تحول مفهوم آزادی که مباحث مضمونی آن در فلسفه و علوم اجتماعی مدرن پربسامد و پر مناقشه است، به صورت های متناسب با هدف مورد نظر می توان عمل نمود.

وی به آزادی از منظرهای گوناگونی شامل منظر "فلسفی: جبر و اختیار"، منظر "عرفانی و اخلاقی: رهایش و گشایش"، منظر "کلامی الاهیاتی: انتخاب و اختیار و مسئولیت دربرابر خداوند"، منظر "علوم انسانی اجتماعی: سوژه محق مکلف" پرداخت و توضیحاتی درباره منظر اندیشه ورزی دینی به آزادی شامل الاهیات قرآنی، معارف اسلامی، کلام و فقه سیاسی شیعی، اندیشه سیاسی مسلمین و جنبش های سیاسی اسلامی مطرح نمود.

در بخش دوم نشست، مریم گنجی بحث خود را به مفهوم آزادی در آرای آل‌احمد و شریعتی اختصاص داد و گفت: تجربه تاریخی حکومت‌های استبدادی، در تعریف مفهوم آزادی برای روشنفکران و اندیشمندان ایرانی تأثیر بسزایی داشته است. پیشینه طولانی و گرانبار حکومت خودکامه و فقدان آزادی‌های بنیادی، آزادی بیان و اندیشه روشنفکران را بر آن داشته است که تحقق مفهوم آزادی را در لوای تردیدافکنی در بنیادهای حکومت استبدادی و طغیان در برابر آن میسر ببینند. از دیگر سو سابقه حضور و نقش‌آفرینی دولت‌های بیگانه و تجربه‌های شبه استعماری، سویه دیگری از آزادی را متجلی ساخته است که سوگیری‌های سلبی آن متوجه استعمار و نقش و حضور آن در کشور و مناسبات سیاسی- اجتماعی آن است. جلال آل‌احمد با وجود تأثیرپذیری بسیار از اندیشه‌های اگزیستانسیالیستی، آزادی را نه تنها به‌مثابه امری وجودی بلکه در تقابل با حکومت استبدادی، نیروهای استعمارگر و پدیده غرب‌زدگی می‌داند. برای وی آزادی به‌مثابه رهایی از قیدهای استبدادی، استعماری و تقلید از غرب و با تکیه بر سنت‌های بازخوانی و بازیابی شده بومی معنا می‌یابد. درجایی که آل‌احمد به پیشینه‌های مذهبی خویش با نقادی و تردید بسیار می‌نگرد، شریعتی با ثبات بیشتری به این پیشینه و سنت‌ها تکیه کرده و تفسیر اصلاح گرانه از آن‌ها ارائه می‌دهد. وی اندیشه خود را در قالب مکتبی خاص محصور نمی‌کند و بر آنست که تکیه تنها بر آزادی در اندیشه اگزیستانسیالیستی با وجود آنکه انسان را از قیدوبندهای نظام‌های فکری، مادی و سیاسی می‌رهاند، اما پاسخی برای چه باید کرد انسان ندارد. وی در نهایت رهایی از چهار زندان انسان را در عرفان، برابری و آزادی می‌داند. برای این دو روشنفکر تأثیرگذار در تاریخ معاصر، آزادی بیش از هر چیز در خدمت اندیشه بازگشت به خویشتن به کار می‌رود.

پس از آن دکتر وکیلی به ریشه های پیشامدرن مفهوم آزادی در میان نسل اول مشروطه خواهان پرداخت و افزود: مفهوم آزادی در ایران در بیشتر آثار اندیشه سیاسی به شکل یک مفهوم وارداتی و مدرن مطرح شده است. در حالی که مفهوم آزادی از زمان های دور در ایران وجود داشته است و چه بسا مفهوم آزادی در ایران دارای پیوستگی ولی در اروپا دچار گسست معنایی است.

وی به اشاراتی که به مفهوم آزادی در اشعار دوره مشروطه و حتی قبل از آن شده است اشاره نموده و مفهوم آزادی دراین اشعار را به معنی رهایی و در مقابل بندگی تعبیر کرد و ادامه داد: در ردیابی تاریخی مفهوم آزادی می توان این گونه نتیجه گرفت که آزادی دو بن معنایی دارد:1.اراده آزاد انسان و 2.انسان در مقابل نهاد.

دکتر وکیلی سپس برخی عوامل موجود ضد آزادی را به این شرح برشمرد: اتصال اقتصادی، اتصال به یک نهاد، اتصال خانوادگی و هر نوع تعلق روان شناختی.

در پایان نشست حضار به طرح نظرات و پرسش ها پرداخته و سخنرانان به پرسش ها پاسخ دادند.

 

*تهیه و تنظیم گزارش