مهدی مظلوم*

کودک آزاری گیلان2نشست تخصصی آسیب‌شناسی کودک‌آزاری در ایران با همکاری دانشگاه گیلان٬ دفتر دانشگاهی انجمن جامعه‌شناسی ایران در دانشگاه گیلان، اداره کل بهزیستی٬ انجمن علمی جامعه‌شناسی ایران در دانشگاه گیلان روز پنج شنبه27 مهرماه 1396 در تالار حکمت دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان برگزار شد.

دکتر فردین علیخواه (عضو هیئت علمی گروه جامعه‌شناسی)، دکتر رضا جعفری (معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی استان گیلان)٬ دکتر احمد آقایی (معاون اجتماعی و پیشگیری از جرم دادگستری گیلان) و دکتر موسی کافی (عضو هیات علمی گروه روانشناسی)‌ سخنرانان این نشست بودند.

در ابتدای این جلسه دکتر فاطمه کریمی معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه گیلان و دکتر رستمی رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی مقدمه ای جهت ورود به این بحث ارائه نمودند و در ادامه کارشناسان نشست نظرات خود را در مورد علل کودک‌آزاری بیان نمودند.

دکتر موسی کافی ویژگی‌های شخصیتی افراد را در مورد این موضوع تاثیرگذار عنوان کرد و گفت: برخی از متجاوزان رفتارهای تکانشی دارند و ‌نمی‌تواند جلوی تمایلات خود را بگیرند.

او افزود: برخی نیز از لحاظ شخصیتی ضداجتماعی هستند و معمولاً قانون‌ شکنی می‌کنند. توهین، تحقیر و فحاشی کردن مصداق کودک‌آزاری است. غفلت از خوراک و پوشاک و آموزش کودک نیز جز مصادیق کودک‌آزاری محسوب می‌شود. وی به کتک زدن کودکان اشاره کرد و گفت: احتمالاً پیامدهای کوتاه‌ مدت خوبی داشته باشد اما عوارض بلندمدت منفی دارد. و متاسفانه برخی باور دارند که بچه‌ها جز اموالشان هستند و می‌توانند هرگونه دخل و تصرفی در آنها داشته باشند.

دکتر احمد آقایی در ادامه این نشست کودک‌آزاری را یکی از شنیع‌ترین رفتار انسانی دانست و گفت: هیچ توازنی بین قربانی و بزهکار وجود ندارد. کودک‌آزاری در تمامی مکاتب و مذاهب را یک پدیده زشت و قابل سرزنش است.

او با توجه به کودک آزاردیده، آرین گلشنی که در سال ۶۷ برای اولین بار رسانه‌ای شد گفت: این امر سبب شد نظام تقنینی به این فکر بیافتد تا به حقوق کودکان توجه ویژه شود، در نهایت در سال ۸۳ قوانین مربوط به کودک مصوب شد و کودک‌آزاری جرم عمومی تلقی شد. او با اشاره به نقش بسیار کلیدی خانواده گفت: خانواده های آشفته و مسئله ‌دار مصون از تعرض نیستند.

آقایی افزود: اگر در خانواده اعتیاد و درگیری و مشکلات مادی وجود داشته باشد قطعاً با خروجی کودک‌آزاری روبرو می شویم.

دکتر رضا جعفریبا بیان اینکه برخی مسائل مانند طلاق و اعتیاد از آسیب گذشته اند و وارد بحران شده ایم گفت: کودک‌آزاری هنوز بحران نشده اما اگر غفلت کنیم تبدیل به بحران خواهد شد. او کودک‌آزاری را شامل تمام افعالی دانست که صحت، سلامتی و زیست کودک را تهدید می‌کند و با بیان اینکه ساختار خانواده در کشور ما در حال تغییر است گفت: حال جامعه ما خوش نیست. ۷۰۰ هزار طلاق در سال گذشته ثبت ‌شده است. ۸ هزار طلاق در گیلان به ثبت رسیده است و از هر چهار ازدواج یکی به طلاق منجر می‌شود.‌

معاونت اجتماعی اداره کل بهزیستی گیلان همچنین به طلاق عاطفی اشاره کرد و گفت: در طلاق عاطفی فقط اسکلت خانواده پابرجاست است.‌ آمار خشونت خانگی در حال افزایش است. کودکانی که در خانواده شاهد مصرف مواد و خشونت هستند در معرض آسیب قرار می‌گیرند. او فقط ۱۰درصد خشونت را بیرونی و ۹۰ درصد خشونت‌ها را از طرف اعضای خانواده یا افراد نزدیک دانست.

دکتر ‌فردین علیخواه در ادامه این نشست به بیان بحث خود پرداخت و گفت: کودکی مفهومی مدرن است. اگر به عقب برگردیم عموماً جایی برای زن و کودک نیست و مردسالاری دیده می‌شود. وقتی به گذشته برمی‌گردیم عمدتاً با نظام‌های اجتماعی مواجه هستیم که ویژگی اصلی‌شان پدرسالاری یا به تعبیر برخی دیگر از جامعه شناسان مردسالاری است. در این نظام اجتماعی جنسیت مهم‌تر از سن است. درواقع همین ‌که شما مذکر باشید واجد ارزش هستید. دیگر سن چندان اهمیتی ندارد. کودکی به‌عنوان یکی از مراحل زندگی افراد، پدیده‌ای متعلق به دنیای مدرن است. دنیای که در آن علاوه بر جنس، به ‌تدریج سن هم اهمیت می‌یابد. درواقع هر چه جوامع به جلو می‌آیند و با وقوع تغییرات و تحولات اجتماعی و گسترش شناخت‌های علمی، مراحل مختلف طول عمر کوچک‌تر می‌شود. مثلاً این مراحل به کودکی، نوجوانی، جوانی، میان‌سالی و کهن‌سالی تقسیم می‌شود. حتی با گسترش شناخت‌های علمی، هرکدام از مراحل یادشده هم مدام کوچک‌ تر می‌شوند. درواقع جهان مدرن تلاش می‌کند تا همه « سالاری‌ها» را حل کند. مثلاً مردسالاری را تعدیل می کند و نابرابری به خاطر « سن سالاری» را کاهش دهد. هر جنس و هر سن حقوق خودش را دارد. اینکه کودکی، پدیده‌ای متعلق به دنیای مدرن است به این معنی است که توجه به دنیای کودکی به‌عنوان یک دوره مستقل و متفاوت از سایر دوران زندگی افراد، با تحولات اجتماعی ظهور یافته است. مثلاً در دوران پیشامدرن، کودکان در هنر، ادبیات، حقوق و معماری و غیره حضوری ندارند. نوشتن الیور توئیست توسط چارلز دیکنز یا آلیس در سرزمین عجایب توسط لوئیس کارول برای مثال از اتفاقاتی است که بیانگر شکل‌گیری توجه به کودکان در ادبیات است. و یا اعتراضاتی که در انگلیس در اوایل انقلاب صنعتی به کار کودکان می‌شود بیانگر این‌گونه توجهات است. برای مثال در معماری، ساختن اتاق برای کودکان در خانه‌ها و تعریف عرصه‌ای خصوصی برای آن‌ها بیانگر به رسمیت شناختن « کودکی» است که البته همه این‌ها روندی تدریجی بوده است. در خانه‌های قدیمی ما اتاق کودک نداریم. درگذشته مرز کودکی و بزرگ‌سالی مشخص نبود. در جامعه سنتی برای کودکان لباس کودکی دوخته نمی‌شد و همه لباس بزرگ‌سالان در سایز کودکان دوخته می‌شد، کودکان با بزرگسالان زندگی و کار می کردند. در ایران گفتمان کودکی نصفه و نیمه و نارس است. شما گفتمان زنان را در نظر بگیرید. گفتمانی وجود دارد و در همه عرصه‌ها مسائل زنان را رصد می‌کند و واکنش نشان می‌دهد. این گفتمان در بسیاری از عرصه‌ها در عرصه‌های بازنشستگی زنان، زنان سرپرست خانوار، در عرصه طلاق، حضور زنان در فضاهای عمومی، در تفکیک جنسیتی، در عرصه سهمیه‌بندی دانشگاه و ... قوی است. در همه‌جا این گفتمان حضور جدی دارد. ولی در زمینه کودکان ما یک جریان اجتماعی پررنگ نداریم. متأسفم این را بگویم که تا تجاوزی صورت نگیرد تحرکی ایجاد نمی‌شود. درواقع واکنش وجود دارد نه گفتمان. ما چند سازمان‌ غیردولتی داریم که درزمینه حقوق کودکان به معنای کلی آن فعال‌اند؟ بیشتر آن‌ها درزمینه کودکان کار فعالیت می‌کنند. جالب آنکه چون ما شاهد تولد نارس پدیده کودکی در ایران هستیم همین فعالان اجتماعی توجهی به کودکان در روستاها ندارند. شما در اطراف جاده‌ها به چوپانان دقت کنید. عمدتاً کودکان هستند که چوپانی می‌کنند. بخشی از کار کشاورزی بر عهده کودکان است. کم نیستند روستاهایی که در آنها کودکان، کودکی نمی کنند.

کودک آزاری گیلان3عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه گیلان افزود: سال 1994 در نیوجرسی امریکا، فردی به دختر هفت‌ساله‌ای به نام مگان تجاوز می‌کند و او را به قتل می‌رساند. افکار عمومی واکنش نشان می‌دهد. هم‌اکنون در امریکا قانونی داریم با عنوان «مگان لاو» megan law یا قانون مگان. یعنی با بررسی تجربه تلخ مگان، قانونی به نام او به تصویب رسید. این قانون می‌گوید که اگر کسی سابقه تجاوز داشت اگر محل زندگی‌اش را عوض کرد باید به نزدیک ‌ترین کلانتری خبر بدهد و برود ثبت‌ نام کند. اگر خیلی خطرناک بود با صلاحدید پلیس، باید به اجتماع محلی اطلاع‌رسانی شود. متأسفانه ما در کشورمان به اعدام بسنده می‌کنیم. نباید این ایده شکل بگیرد که اعدام نسخه حل مسائل اجتماعی است. اعدام نباید به معنای پایان مسئله‌ای خاص تلقی شود. درست است که جریان کلی کشور ما به سمتی است که در آن کودکان و کودکی دارد به رسمیت شناخته می‌شود، ولی هنوز خرده‌ فرهنگ‌ها و مناطقی داریم که این جریان کلی اجتماعی به آنجا سرایت نکرده است. هنوز در کشور جزیره‌هایی داریم که گویی اصلاً تحت نفوذ آن جریان کلیِ به رسمیت شناختن کودکی و دنیای کودکی نیستند. مثلاً خیلی از والدینی که با کودکانشان به تماشای صحنه اعدام می روند قطعاً برای کودکانشان اتاق مستقل هم دارند، برای آن‌ها جشن تولد هم می‌گیرند ولی نمی‌دانند که نباید با کودک به تماشای اعدام رفت.

دکتر فردین علیخواه در ادامه وضعیت فعلی کشور ما را آنومی توصیف کرد و گفت: خوب و بد مشخص نیست و به هم‌ آمیخته شده است. درواقع با ارزش‌های متناقض روبرو هستیم. ایشان به وجود خرده‌ فرهنگ های مختلف در کشور اشاره کرد و گفت: با مفهومی با عنوان «پدیده مرد» بچه را به دنیای بزرگسالی می‌فرستند و او از کودکی به بزرگسالی پرتاب می‌شود.

 دکتر موسی کافی در بخش دیگری از این جلسه درباره قاتل آتنا گفت: بر طبق این پرونده اسماعیل جعفرزاده (قاتل آتنا) دچار رفتارهای تکانشی بوده است. در این فرد اختلال ضداجتماعی دیده شده و همچنین غفلت پدر و مادر نیز در آسیب دیدن این کودک نقش داشته است. در پرونده‌هایی مانند آتنا اصلانی در کنار پرونده کیفری پرونده شخصیت تشکیل می شود و از مددکاران و روانشناسان و جامعه‌شناس کمک گرفته می‌شود. در علت شناسی وضعیت فیزیولوژی یا زیستی فرد، روانشناسی رفتار، خلق تربیت و شخصیت و همچنین ازنظر جامعه‌شناختی محیط زندگی او بررسی می‌شود. او همچنین با انتقاد از برخی والدین در آویختن جواهر به کودکان گفت: برخی کودکان خودشان را ویترین جواهر می‌کنند، آتنا نیز در روز حادثه ۶ النگو٬ گوشواره و انگشتر داشته است.

دکتر جعفری در ادامه گفت: ۲۳ درصد جامعه دچار انواع اختلالات روانی خفیف تا شدید هستند. او بابیان اینکه ۴۰ درصد منازل ما در حال تبدیل به آپارتمان‌ است گفت: باید فکری برای ایجاد مجموعه ورزشی و تفریحی برای کودکان شود تا آنها حق بازی داشته باشد. می‌توان گفت که پدر آتنا هم به‌ نوعی کودک‌آزاری کرده چون مراقبت لازم را از دخترش انجام نداده است. او مسئولیت اجتماعی همه شهروندان را در اطلاع دادن موضوع به اورژانس اجتماعی یادآور شد.

او بابیان اینکه تا پایان برنامه ششم شهرهای بالای ۵۰ هزار نفر باید اورژانس اجتماعی داشته باشند گفت: تاکنون در ۱۴ شهرستان بالای پنجاه‌هزار نفر گیلان ۱۱ اورژانس اجتماعی راه اندازی شده است.

دکتر علیخواه در ادامه پیگیری حقوق حیوانات را قوی‌تر از حقوق کودکان عنوان کرد و گفت: گفتمان یوزپلنگ قوی‌تر از حمایت از آتناها است. در حاشیه‌نشین‌ها این پدیده بیشتر دیده می‌شود. بعد از نوشتن مطلبی در مورد پرونده آتنا ۲۰۰ نفر از شهروندان تجربه های تلخ آزار جنسی خود را برای من ارسال کرده بودند.

این جامعه شناس اضافه کرد: بعد از بررسی اولیه مشخص شد در مناطقی که از نظر اجتماعی و اقتصادی ضعیف‌تر هستند این پدیده مجال بروز بیشتری پیدا می‌کند.‌

او سپس واکنش مردم به خانواده قاتل آتنا را تلخ توصیف کرد و ادامه داد: گناه بچه و زن اسماعیل چه بود؟ دکتر علیخواه با انتقاد از این رویه که اعدام در وسط شهر را نسخه حل مشکلات اجتماعی می‌دانند گفت: این کار خشونت بر روی خشونت است. واکنش‌های شبکه مجازی گاهی سبب می‌شود که دستگاه قضایی به‌سرعت تصمیماتی بگیرد که ممکن است صحیح نباشد. ‌

دکتر کافی در این خصوص گفت: که قاتل آتنا قبل‌تر یک‌بار اقدام به تجاوز به کودک ۱۱ ساله نموده بود که البته ناموفق ماند اما درباره او بازپروری انجام‌ نشده بود. باید به بچه‌ها جرات ورزی بدهیم. تعرض جنسی از طرف اطرافیان نزدیک انجام می‌شود. کودکان باید بتوانند در مورد مسائل جنسی صحبت کنند و این امر نباید جز ممنوعات باشد. متأسفانه دیده می‌شود که حتی دانشجویان از برخی مسائل جنسی اطلاعی ندارند. حتی مادر و پدر نباید به اندام جنسی کودک دست بزنند و در حمام باید پوشیده شود.  پیامدهای تعرض به کودکان بسیار سخت است. استرس پسا آسیبی همیشه با فرد همراه هست و افراد آسیب دیده جامعه را برای خود جای ناامنی می‌دانند.

دکترآقایی افزود: باید بستر بزه دیدگی را کاهش دهیم و از افرادی که در معرض خطر هستند صیانت کنیم. او با بیان اینکه پدر و مادرها نقش کلیدی در مراقبت از فرزندانشان دارند گفت: «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند» فیلم آموزنده‌ای است که اگر قدرتی داشتم دیدن آن را برای تمام والدین اجباری می‌کردم. وظیفه خودمان به‌عنوان پدر و مادر را به عهده نهادهای دیگر می‌گذاریم و از آنها نقش مضاعف می‌خواهیم.‌ رسانه‌ها با توجه به نقشی که دارند می‌توانند در شرایط فعلی بسیار تأثیرگذار باشند.

دکتر جعفری بحث خود را با ذکر یک نکته خاتمه داد و گفت: باید به تغییر ساختار اجتماعی توجه کنیم و هزینه ارتکاب جرم را افزایش دهیم.‌ او خواستار حضور خودجوش سمن‌ها در این رابطه شد و گفت: تا زمانی که سرمایه اجتماعی در این مورد پررنگ نشود نمی‌توانیم حساسیت لازم را ایجاد کنیم. نقش رسانه‌ها در این زمینه حائز اهمیت است. نقش رسانه باید دانش افزا باشد نه ‌فقط سیاه نمایی.

او همچنین از پزشک، وکیل و پرستار و مشاغلی که در معرض اطلاعات کودک‌آزاری قرار می‌گیرند خواست تا وقتی کودک آسیب‌دیده به عنوان مراجعه‌ کننده داشتند گزارش دهند در غیر این صورت مجرم محسوب می‌شوند.‌

دکتر علیخواه نیز در بخش پایانی این نشست گفت: مناطقی که با پراکنش جرم بیشتری روبرو هستند باید موردتوجه قرار گیرند. به طور مثال در حال حاضر در استان گیلان با خودسوزی زنان روبرو هستیم. برای بررسی این موضوعات به همکاری بین بخشی نیاز است.

او تاکید کرد: تمام شهروندان احتیاج دارند که آموزش ببینند برای اینکه که حریم یکدیگر را حفظ کنند. دکترعلیخواه با اشاره به مصادیقی مانند حفظ حریم در رانندگی و رعایت حجاب گفت: باید آموزش تجاوز نکردن را نیز بیاموزیم.

*تهیه گزارش