109نشست تخصصی «آموزش، اشتغال و کارآفرینی در رشته‌های علوم اجتماعی»، یکی دیگر از نشست‌های تخصصی مرکز اطلاع‌رسانی بازارکار جهاد دانشگاهی، با حضور دکتر محمدامین قانعی‌ راد، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران و دکتر پرویز اجلالی، عضو هیئت مدیره این انجمن برگزار شد.

در این نشست تخصصی که در محل ساختمان شماره 2 مرکز اطلاع‌رسانی بازارکار جهاد دانشگاهی برگزار شد، رئیس و عضو هیئت مدیره انجمن جامعه‌‌شناسی ایران به تشریح جایگاه رشته علوم اجتماعی و گرایش‌های مختلف این رشته در میان سایر رشته‌های علوم انسانی و وضعیت دانش‌آموختگان این رشته در بازار کار پرداختند و در ادامه پاسخگوی سوالات حاضرین در نشست، بودند.

ضرورت دارد نظام آموزش عالی ما روی افزایش مهارت‌ دانشجویان تمرکز کند

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران «اقتصاد علوم اجتماعی» را دارای دو نظام «عرضه» و «تقاضا» دانست و خاطرنشان ساخت: در نظام «عرضه» مباحث و موضوعاتی چون دانش و دانشگاه و در نظام «تقاضا» نیز مسئله بازارکار وجود دارد. متاسفانه در حال حاضر در هر دو نظام اشکالات اساسی وجود دارد و ارتباطات و تناسبی بین این دو نظام وجود ندارد.

دکتر محمدامین قانعی‌راد با تاکید بر اینکه «تا زمانی که بین نظام عرضه و تقاضا ارتباط مناسب و متناسب شکل نگیرد، مشکلات در این حوزه برطرف نمی‌شود»، تصریح کرد: درحال حاضر در همه‌ رشته‌های آموزش عالی ازجمله علوم اجتماعی وضعیت به‌گونه‌ای است که از یک طرف نظام دانشگاه متناسب با رفع نیازهای نظام بازارکار طراحی نشده و از طرف دیگر نیز نظام بازارکار نیازی به نظام دانشگاه احساس نمی‌کند.

وی با بیان اینکه «وضع آموزش عالی در حوزه علوم اجتماعی مناسب نیست»، تاکید کرد که این به معنای این نیست که آموزش عالی در سایر حوزه‌ها مناسب عمل کرده است. من اعتقاد دارم وضع آموزش عالی در حوزه علوم اجتماعی بد است، اما همچنین معتقدم که این وضع در سایر حوزه‌ها بدتر است.

این جامعه‌شناس افزود: مگر درحال حاضر می‌توانیم ادعا کنیم که نظام آموزش عالی مثلاً در حوزه مهندسی خوب عمل کرده است؟ امروزه به‌دلیل ضعف حوزه مهندسی در جذب مهندسان، شاهد ورود آنان به سایر حوزه‌ها ازجمله علوم اجتماعی هستیم.

وی صنعت کشور را «مونتاژکار» توصیف کرد و گفت: اکنون صنعت ما مستقل از مهندسان حرکت می‌کند و از این منظر احساس نیاز نمی‌کند. به همین دلیل صنعت کشور مونتاژکار شده است و در بهترین حالت به قطعه‌سازی ختم می‌شود.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران، با بیان اینکه «مهندسان ایرانی عمدتاً مدیر هستند»، تصریح کرد: این در حالی است که مدیریت در این حوزه باید به مدیران صنعتی واگذار شود که در حوزه علوم‌اجتماعی است. کار اول مهندس «طراحی و تولید» است و نه مدیریت.

وی نظام آموزش عالی کشور را نظام پذیرش «تست‌زن» ماهر توصیف کرد و گفت: آموزش عالی کشور در حال حاضر تبدیل به نظام «تست‌زنی» شده است که حتی تا مقطع دکتری نیز ادامه دارد. این در حالی است که اصولاً تست‌زنی دانش نیست و صرفاً یک مهارت است. در تست زدن تفکر و اندیشه وجود ندارد.

قانعی‌راد تصریح کرد: به همین دلیل است که وقتی دانشجویان وارد مباحث تحلیلی می‌شوند با مشکل مواجه می‌شوند. استاندارد این است که در پذیرش و ترتیب دانشجو باید «تحلیل‌محور» عمل کرد. بخش مهمی از عدم توانمندی دانش‌آموختگان دانشگاهی در «عدم تحلیل محور» بودن آموزش عالی است. مهندس ایرانی باید مهارت طراحی و تولید داشته باشد و نه مهارت «تست‌زنی»!

این صاحب‌نظر حوزه علوم اجتماعی با بیان اینکه «در نظام آموزش عالی ما روی مهارت‌آموزی تمرکز نمی‌شود»، گفت: این یک مشکل اساسی است که در همه رشته‌ها از جمله علوم اجتماعی تقریباً یکسان است. به همین دلیل جامعه‌شناسان ما تحلیل‌گر نیستند. این در حالی است که از طرف دیگرنیز تقاضا وجود ندارد. تقاضا در حوزه علوم اجتماعی به چند حرفه مختصر، محدود شده است. این در حالی است که هیچ نهاد، سازمان و مجموعه دولتی و خصوصی وجود ندارد که نیاز به تخصص‌های علوم اجتماعی نداشته باشد.

وی افزود: به عنوان مثال در حال حاضر چه تعداد جامعه‌شناس در قوه قضاییه فعالیت می‌کند. قطعاً تعداد بسیار اندک است. در حالی که اگر وظایف و مسئولیت‌های قوه قضاییه از جمله مقوله «پیشگیری از جرم» را مرور کنیم کاملاً نیازبه دانش‌آموختگان علوم اجتماعی احساس می‌شود. یکی از دلایل افزایش آسیب‌های اجتماعی عدم ترتیب و به‌کارگیری مناسب دانش‌آموختگان دانشگاهی در رشته علوم اجتماعی است.

قانعی‌راد به ظرفیت‌های رشته علوم اجتماعی در حوزه بهداشت و درمان اشاره کرد و گفت: همانگونه که نظام صنعتی ما «مهندس‌سالار» و نظام قضایی «حقوق‌سالار» است، نظام بهداشتی نیز «پزشک سالار» است. در حالی‌که با کمی بررسی کاملاً به این واقعیت می‌رسیم که علوم اجتماعی جایگاه ویژه‌ای در مدیریت بهینه نیروی انسانی در بیمارستان‌ها و مراکز بهداشتی دارد.

وی به ضرورت کاربردی کردن علوم اشاره کرد و گفت: متاسفانه دانشجویان امروزه از مهارت کافی برخوردار نیستند. برای افزایش مهارت ضرورت دارد دانشجویان مطالعات میدانی داشته باشند. باید دانش را کاربردی کرد. باید به سمت راه‌اندازی رشته‌های کاربردی و پذیرش دانشجو در آنها حرکت کنیم.

وی افزود: به عنوان مثال جامعه‌شناسی یک دانش بنیادی است. اما مددکاری، کاربردی است. اگر به جای جامعه‌شناس مثلاً کارشناس آسیب‌های اجتماعی تربیت کنیم، قطعاً به سمت یک رشته کاربردی حرکت کرده‌ایم.

قانعی‌راد خاطرنشان کرد: می‌توان به جای دکترای جامعه‌شناسی، در گرایش‌های دیگری از مجموعه علوم اجتماعی مانند، توسعه اجتماعی؛ توسعه اجتماعی در گرایش کار؛ مصرف مدیریت اجتماعی؛ سیاست اجتماعی با گرایش‌های کودکان و فقرزدایی؛ تامین اجتماعی و خانواده؛ تامین اجتماعی وکار؛ مطالعات قومی؛ معلولیت؛ شهروندی؛ جامعه‌شناسی بالینی؛ جامعه‌شناسی غذا و تغذیه؛ جامعه‌شناسی هنر، آموزش و پرورش، کار، ورزش و ... پذیرش دانشجو و کارشناسی داشت.

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران در پایان تصریح کرد: نظام آموزشی ما در حال حاضر به جای تحلیل‌گر، مقاله‌نویس پرورش می‌دهد. به همین دلیل است که با مشکل اشتغال دانش‌آموختگان دانشگاهی مواجهیم.

بیکاری در بین دانش‌آموختگان علوم اجتماعی بیش از سایر رشته‌ها نیست

110عضو هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران نیز در این نشست تخصصی به تشریح وضعیت شغلی دانش‌آموختگان رشته علوم اجتماعی پرداخت و گفت: این تصور که بیکاری در بین دانش‌آموختگان علوم اجتماعی بیش از سایر رشته‌هاست، غلط است. بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران در سال 83، نرخ بیکاری دانش‌آموختگان رشته‌های مهندسی بیش از 12 درصد بوده است در حالی‌که نرخ بیکاری دانش‌آموختگان علوم‌اجتماعی حدود 11 درصد بوده است.

دکتر پرویز اجلالی با بیان این مطلب، افزود: اخیراً دانشگاه‌های مختلف از جمله دانشگاه پیام نور کمر به نابودی رشته علوم اجتماعی بسته‌اند و هر ساله تعداد بسیار زیادی دانشجو درگرایش‌های مختلف این رشته جذب می‌کنند که اگر همه آنها هم نابغه باشند، در نهایت با مشکل مواجه می‌شوند و بازارکار ظرفیت جذب تمامی آنها را ندارد. وی با بیان اینکه «راه‌اندازی رشته‌های مختلف تحصیلی در دانشگاه‌ها، بدون کار کارشناسی لازم انجام می‌گیرد»، افزود: کسانی که تصمیم به راه‌اندازی رشته‌های مختلف تحصیلی می‌گیرند، هیچ‌گونه توجهی به بازارکار این رشته‌ها ندارند و بدون برنامه‌ریزی اقدام به این کار می‌کنند. اگر امروز بامشکل بیکاری دانش‌آموختگان دانشگاهی مواجهیم، اشکال در فارغ‌التحصیلان نیست بلکه اشکال در برنامه‌ریزی نظام آموزش عالی است.

این صاحب‌نظر حوزه علوم اجتماعی با بیان اینکه «در علوم اجتماعی گرایش تئوری بر گرایش کاربردی غلبه کرده است»، گفت: در حالی‌که گرایش غالب باید کاربردی باشد اما متاسفانه به علت اینکه دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه مادر، گرایش تئوری را در این رشته دنبال کرد، این گرایش غالب شد.

وی رشته علوم اجتماعی را یک رشته کاربردی توصیف کرد و گفت: به‌رغم آنچه امروز شاهد آن هستیم، رشته علوم اجتماعی بسیار رشته کاربردی است. مشاغلی مانند: برنامه‌ریز، معلم، پژوهش‌گر، مدیر دولتی، مدیر خصوصی، مددکار اجتماعی، مشاغل مطبوعاتی و ... همه از نشانه‌های کاربردی بودن این رشته است.

اجلالی رشد علوم اجتماعی را مستلزم توسعه رفاه در جامعه عنوان کرد و گفت: وقتی جامعه با مشکل اقتصادی مواجه می‌شود رشته‌های اقتصادی رشد پیدا می‌کنند، زیرا باید ایجاد درآمد و پول کنند. اما وقتی جامعه از نظر اقتصادی رشد می‌کند نیاز به رشته‌های علوم اجتماعی نمایان می‌شود، زیرا این رشته‌ها در حقیقت مباحث توزیع پول و ثروت را دنبال می‌کنند و آموزش می‌دهند.

وی افزود: وقتی دولت رفاه رشد می‌کند، علوم اجتماعی نیز رشد می‌کند، زیرا باید توزیع درآمد صورت گیرد. اما وقتی اقتصاد با مشکل مواجه می‌شود، به‌تبع آن حمایت‌های اجتماعی کاهش می‌یابد و نیاز به علوم اجتماعی کم‌رنگ می‌شود. در این شرایط دولت به دنبال اقتصاددانان می‌رود.

این کارشناس علوم اجتماعی گفت: در علوم اجتماعی مباحث و مسائلی مانند کمک به بیماران، مددکاری اجتماعی، مددکار زندان و ... دنبال می‌شود که ارتباط مستقیم با سطح درآمد دولت دارد. بنابراین وقتی پولی نباشد حمایت‌های اجتماعی نیز نیست و یا بسیار اندک است. در مجموع اینکه همواره بین اقتصاددانان و جامعه‌شناسان رقابت بوده است. اقتصاددانان به دنبال به دست آوردن پول و جامعه‌شناسان به دنبال توزیع پول هستند.

وی حضور دانش‌آموختگان علوم اجتماعی را در بدنه دولت مناسب توصیف کرد و گفت: هر چه دانش‌آموختگان علوم اجتماعی توانسته‌اند به‌خوبی جذب بدنه دولت شوند، اما متاسفانه نتوانسته‌اند آنگونه که شایسته‌ است جذب بخش خصوصی شوند. در این راستا ضرورت دارد که سرفصل‌های دانشگاهی با این رویکرد تغییر یابد. اگر چه وقتی اقتصاد رشد کند جذب جامعه‌شناسان در بخش خصوصی نیز افزایش می‌یابد.

اجلالی خواستار اصلاح رویکرد فرهنگی جامعه درمقطع دبیرستان شد و گفت: متاسفانه در مقطع دبیرستان این فرهنگ غلط وجود دارد که رشته ریاضی از همه رشته‌ها برتر است، پس آن رشته علوم تجربی و در آخر نیز علوم انسانی قرار دارد. این فرهنگ غلط ضربه‌های مهلکی به نظام آموزشی ما وارد کرده است. به همین دلیل است که بسیاری تصور می‌کنند که مثلا مهندسان از جامعه‌شناسان برترند. درهمین راستاست که شاهدیم سازمان‌ها اجتماعی به دنبال جذب مهندسان می‌روند.

عضو هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران با تاکید بر توقف رشد کمی دانشگاه‌ها، افزود: در مقطعی سیاست این بود که دانشگاه‌ها رشد کنند و این نیز به علت هجوم متولدین دهه 70 به بازارکار بود. برای تاخیر در ورود این افراد به بازارکار تصمیم گرفته شد تا آنان را وارد دانشگاه‌ها کنند. این سیاست در مقطعی شاید درست به نظر می‌رسید، اما امروز ضرورت دارد تا رشد کمی دانشگاه‌ها متوقف شود.

وی تصریح کرد:امروز دیگر این سیاست که «همه باید درس بخوانند، مهم نیست که همه شاغل شوند»، جواب نمی‌دهد. باید درس خواندن متناسب با نیاز بازارکار باشد.

اجلالی تاکید کرد: اگر می‌خواهیم که همه درس بخوانند، باید مراکزی ایجاد شود برای پذیرش کسانی که هدف‌شان از درس خواندن، اشتغال نیست. این مراکز صرفاً با هدف بالا بردن اطلاعات عمومی این افراد فعالیت کند. اما برای اشتغال افراد باید دانشگاه‌ها کاربردی عمل کنند.

عضو هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران، در پایان خواستار شکل‌گیری فعالیت‌های «بین رشته‌ای» شد و تصریح کرد: یک مشکل امروز آموزش عالی در کشور ما، دیواربلند بین رشته‌هاست. متاسفانه در ایران فعالیت میان‌رشته‌ای شکل نگرفته است. فعالیت‌های میان‌رشته‌ای فعالیت‌های کاربردی هستند. ضرورت دارد تا دانش‌آموختگان رشته‌های مختلف کارکردن با یکدیگر را بیاموزند و این نیاز به سیاست‌گذاری مناسب دارد.

لازم به ذکر است، در پایان، حاضرین و شرکت‌کنندگان در این نشست تخصصی به بیان سوالات خود در مورد مباحث مطروحه پرداختند و دکتر قانعی‌راد و دکتر اجلالی توضیحات لازم را در پاسخ به سوالات حاضرین ارائه کردند.