نقد بررسی ورود زنان به ورزشگاهنخستین نشست از سری نشست‌های «نقد و بررسی ورود زنان به ورزشگاهها» ساعت 16 روز دوشنبه 15 آبان ماه 1396 در اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی با حضور جمعی از کارشناسان ،صاحب نظران و علاقه مندان برگزار شد این نشست مشترک  انجمن جامعه، ورزش و فرهنگ ایران و گروه ورزش انجمن جامعه شناسی ایران و هفته نامه آریا دخت با صحبت های مقدماتی مجید خاتونی مدیر نشست آغاز شد.

مجید خاتونی، مدیر انجمن جامعه، ورزش و فرهنگ ایران در توضیح برگزاری این نشست گفت:حضور زنان در ورزشگاه ها موضوعی است که سالها مغفول و به تاخیر افتاده است. عدم حضور زنان در ورزشگاه ها تبدیل به مسئله ای اجتماعی و دغدغه ای ورزشی شده که تاکنون به جای حل مسئله، صورت مسئله آن پاک شده است و در ۴ دهه اخیر اهتمام لازم توسط مسئولین مربوطه به این امر صورت نپذیرفته است.

خاتونی افزود: این موضوع تابعی چند متغیره است و برای برون رفت از وضعیت موجود و رسیدن به راه حل اساسی باید به تمام ابعاد و حوزه های مرتبط به طور جامع و کامل پرداخته شود.از این رو با دعوت از استادان، صاحب نظران و مسئولان حوزه های مرتبط ابعاد و لایه های مختلف این موضوع آسیب شناسی خواهد شد.هدف از پرداختن به این مسئله ارائه راه کارهای اساسی و کاربردی به مسئولان و دستگاه های ذیربط در جهت شناخت، رفع و اصلاح موانع پیش رو و نیز آماده و فراهم سازی بسترهای مناسب حضور زنان در ورزشگاه های کشور خواهد بود.

بیتا مدنی، دبیر گروه تخصصی جامعه شناسی ورزش انجمن جامعه شناسی ایران و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده ضمن اشاره به رویکردهای پارادایمی انسجام گرا، تضاد گرا و تفسیرگرا، با تأکید بر رهیافت کنش متقابلی که در پارادایم تفسیرگرایی آمریکایی مطرح می شود، به بیان مسئله در این خصوص پرداخت. او از «تحلیل موقعیت» به عنوان پیش درآمدی بر فهم اینجایی و اکنونی شرایط زنان برای احقاق حقی که از دیرباز وجود داشته و ماهیتا یک مطالبه نیست، آغاز کرد.

مدنی به سیمای زن ایرانی به مثابه کنشگر اجتماعی در پرتوی اسطوره، تاریخ و دین با ذکر مصادیق پرداخت. در یک نگاه کلی مشخص شد که ورود/حضور زن، خواه در میادین و رخدادهای ورزشی امروزین (به عنوان قهرمان مدال آور) و خواه به عنوان تماشاگر رویدادهای ورزشی نه تنها در تضاد، تقابل، یا تخالف با راهها و اهداف توسعه ای کشور نیست، بلکه خود می تواند بسترساز توسعه در ساحت‌های مختلف حیات اجتماعی شود. حضور زنان می تواند چه بسا دردسرهای محیط‌های تک جنسیتی ورزشی را تا حد زیادی کاهش دهد. همچنانکه آمار و ارقام و مشاهدات روزمره نیز مؤید آنست در فضاهای کنش اجتماعی فراجنسیتی، نمودهای بارز وندالیسم، پرخاشگری و خشونت، به میزان قابل توجهی کاهش می یابد

مدنی موانع موجود بر سر راه ورود زنان به ورزشگاهها(بویژه استادیوم فوتبال) را «فراهم نبودن زیر ساخت» در معنایی که توسط متولیان دست و پاچلفتی امر عنوان می کنند، نمی داند چرا که همین زیر ساخت زنان سوری را در لحظه ای در خود جای داد که زن ایرانی پشت در به نظاره این تبعیض ایستاد. یا شاهد آنیم که در «زیرساختی» بسیار نا آماده تر در همان ایام، زن و مرد ایرانی، تنگاتنگ به تماشای اعدام قاتل بنیتا می ایستند. به این ترتیب بار گناه وضعیت نامطلوب کنونی آنگونه که برخی پای میفشارند، نه تماما بر گردن مردم و ساختار فرهنگی (همین مردم در دهه 50 در همین استادیوم آزادی به تماشای فوتبال می پرداختند) است و نه از ناتوانی فقه پویا، یا بی توجهی مدیران رده بالای نظام نشأت می گیرد بلکه عمدتا به دلیل ناکارآمدی دستگاه مدیریتی رده های میانی ورزشی و بهانه تراشی های مختلف این بخش است

مدنی بر پرهیز از این خطای شناختی  نیز تاکید کرد که پیگیری احقاق چنین حقی سایر مطالبات زنان را به تعویق یا تعطیلی می کشاند. پس نتیجه بگیریم که  این حق را به نفع موارد بغرنج و ظاهرا ضروری تر فروگذاریم. او یاد آور شد که پی گیری این امر خود سبب فراخوانی سایر مطالبات ریز و درشت زنان در ساحتهای گوناگون حیات اجتماعیشان شده است و چه بسا راه را بر اصلاح آن کلیشه بنیادین جنسیتی (کنترل بدن زنانه در سپهر عمومی) که دلیل اصلی راه ندادن زنان به ورزشگاه و بسیاری محدودیتهای دیگر هم هست را باز کند. ای بسا ورود زنان به ورزشگاهها پنجره ای به افقهای تازه تر بگشاید. دبیر گروه جامعه شناسی ورزش در بخش ارائه راهکار عملی و اقدام پذیر سه سطح خرد، میانی و کلان را برای شکل گیری یک کنش پیوسته (آنچه هربرت بلومر joint action می نامد) دسته بندی کرد.

مدنی گفت: امروز به برسازی کنشهای جمعی نیاز هست که هم از دل خانواده (همچنان که هست) بجوشد و هم با اتخاذ تدابیر مدیریتی از فروش بلیط گرفته تا شماره گذاری صندلی ها و کنترل مبادی ورودی و خروجی و بهره گیری از مکانیسم های کارآمد کنترل اجتماعی همت گمارده به مدد رسانه، گروههای اجتماعی و طیف‌های گوناگون فعالان اجتماعی این حوزه در ارتقای سطح آگاهی همگانی آید.

دکتر فروغ صالح دیرین، جامعه شناس و پژوهشگر حوزه زنان با اشاره به حق قانونی ورود زنان به ورزشگاه ها بر اساس قوانین جاری کشور اشاره کرد. صالح دیرین در ادامه به ضعف عملکردی دولت ها در محقق سازی این امر و  کوتاهی در فرهنگ سازی به عنوان یک امر مهم پرداخت.

داروین صبوری، پژوهشگر حوزه جامعه شناسی ورزش به عنوان سومین سخنران نشست، بحث خود را با حادثه خودکشی دو بانوی شهروند اصفهانی آغاز کرد:فیلمی که این روزها در فضای مجازی از دو دختر عزیزمان در اصفهان و ساعتی قبل از اقدام به خودکشی به اشتراک گذاشته شد، به شدت روحم را آزرده است. چه می شود که اینگونه به استقبال مرگی خود خواسته می روند؟ در صحنه اعدام قاتلان حرفه ای حتی، وقتی آنان خود را چندقدمی مرگ می بینیم، به لرزه می افتند. بسیاری از آتئیست های جهان نیز ممکن است که در لحظه آخر، به وجود جهانی دیگر و خالق آن ایمان بیاورند. اما در در این فیلم، این دو عزیز هم وطن ما، مرگ و جهان برزخ را به سخره می گیرند. اقدام آنان، مرگی فردی نیست، مرگی در حوزه های اجتماعی است. چیزی که از بالای پل به پائین پرتاب شد، دو دختر نبود، ارزش ها و معیارهای جهان اجتماعی ما بود که سال هاست صدای مرگ و نابودی شان را نمی شنویم.

صبوری در ادامه صحبت های خود به روند تاریخی شکل دهی به هویت زنانه در جامعه ایران پرداخت و نمونه هایی از تاریخ صدساله هویت زن از زن قجری، زن رضاخانی، زن چریک انقلابی، زن مادر و همسر شهید، زن اقتصادی و زن امروز نام برد و اشتراک تمام این نگاه ها را، اشتراکی ساختاری و هویتی وابسته به جنس مرد دانست.

او مهمترین مشکلات فرهنگی در جامعه امروزین را، مشکلاتی ساختاری و نهادمند خواند که توسط نهادهایی با ادعای کارفرهنگی بازتولید می شوند. نهادهایی چون رسانه ملی که به زعم ایشان تلاشی خستگی ناپذیر در نمایش چهره زن سنتی و زن خانه داری دارند که تنها دغدغه اش گویا تعویض پوشک بچه و مشکل شستن ظرف های نشسته شام است!

این پژوهشگر در ادامه به واکاوی حیات سیاسی در ایران پرداخت و این حیات را، حیاتی تئولوژیک و روایت ساز خواند.

داروین صبوری مهمترین راهکار برون رفت و تلطیف فضای مردانه در زیست اجتماعی را، ایجاد فضای گفت و گوهای مدنی و توسعه سیاسی نامید و حاکمیت ادبیات نظامی، امنیتی در حوزه فرهنگ را از مصادیق عقب رفت و انسداد راه کارهای اصلاح اجتماعی نامید.

صادق رئیسی کیا کارشناس مسائل حقوقی ورزش و مدیر عامل اسبق باشگاه راه آهن سخنران بعدی این نشست بود که گفتپیش از آنکه از نظر حقوقی به تحلیل و بررسی حق بانوان ایرانی برای حضور در ورزشگاه‌ها بپردازم می‌خواهم به طور مشخص؛ مقدمه‌ای پیرامون کارکرد ورزش به عنوان یک نهاد اجتماعی؛ عرض کنم. این مقدمه را از این جهت لازم می دانم که اگر بازتعریفی نسبت به کارکردهای ورزش نزد بعضی از طیف ها و جریانات خاص که البته قدرتمند و تاثیرگذار نیز هستند صورت نگیرد اجرای حق حضور بانوان در ورزشگاه ها با مشکلات عدیده روبرو خواهد بود. بنابراین ما باید برای اصلاح دریافت های خود از ورزش و تعریف و تبیین دقیق انتظارات خود از ورزش اقدام کنیم تا حقوق ورزشی و از جمله حق بانوان برای حضور در ورزشگاه ها بهتر و بیشتر از گذشته درک و پیاده سازی شود.اگر بپذیریم که هر جامعه و جریانی؛ دریافت خاصی از ورزش دارد و در نتیجه زمینه های فکری و فرهنگی خود را در ورزش؛ نمایان خواهد کرد من می خواهم به پر بیننده ترین برنامه ورزشی تلویزیون دولتی ایران که در اختیار یک جریان سیاسی و اجتماعی خاص هست به عنوان نماد باور و انتظارات این جریان از ورزش اشاره کنم.  

اجزا؛ روند و محتوای این برنامه ورزشی پر بیننده تلویزیونی؛ به مخاطب القا می کند که در کشور ما یک منطقه ضداجتماعی و ناهنجار و بی سر و سامان به نام فوتبال وجود دارد که دست اندرکاران آن در عین حال که به لحاظ تکنیکی قابل توجه هستند به لحاظ اجتماعی؛ ناهنجارند و مستمرا مستحق سرزنش و حتی ناسزا هستند. لذا تلاش می شود که توجه گروه زیادی از مردم را از طریق این برنامه تلویزیونی به این منطقه ضداجتماعی؛ جلب گردد و انتقادها و فریادها و حتی مشت های گره شده گروهی از مردم را متوجه این منطقه نمود و در نتیجه میزان توجه گروهی از مردم به موضوعات و مناطق دیگر را مدیریت کرد.

بنابراین تا زمانی که به چنین کارکردی از ورزش؛ قائل باشیم و ورزش را منطقه خطر؛ منطقه نبایدها؛ منطقه ناهنجاری ها و منطقه سزاوار ناسزا و تخریب؛ معرفی کنیم نخواهیم توانست حق حضور بانوان در ورزشگاه‌ها را آنگونه که شایسته است مورد توجه قرار دهیم

حال سراغ نگاه حقوقی به حضور بانوان در ورزشگاه‌ها برویم.در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ مشخصا دو اصل ۲۰ و ۲۱ به بیان حقوق زنان پرداخته است.اصل ۲۰ قانون اساسی بیان می دارد که همه افراد ملت اعم از زن و مرد؛ یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی؛ سیاسی؛ اقتصادی؛ اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند.اصل ۲۱ قانون اساسی نیز بیان داشته که دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید.بنابراین از دیدگاه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران زنان نیز همچون مردان از حقوق اجتماعی از جمله برای حضور در ورزشگاه ها و اماکن ورزشی برای تماشای مسابقات و رویدادهای ورزشی؛ بدون هیچ گونه تبعیضی برخوردار می باشند و دولت موظف شده است پیاده سازی و اجرای این حق را برای بانوان ایرانی تضمین نماید.دو نکته قابل توجه در دو اصل ۲۰ و ۲۱ قانون اساسی وجود دارد.

۱دولت باید تضمین نماید که حقوق زنان در تمام جهات؛ رعایت شود.

۲- نکته دوم اهمیت رعایت موازین اسلامی در اجرای این دو اصل است.

بنابراین در شناسایی و رسمیت اصل حق بانوان ایرانی برای حضور در ورزشگاه‌ها که مستند به قانون اساسی است هیچگونه تردیدی وجود ندارد و حتی قوانین عادی نیز هرگز نخواهد توانست در مقام تعارض با قانون اساسی مانع اصل حق زنان برای حضور در ورزشگاه ها شود.از طرف دیگر؛ نظراتی که اکثر مراجع عظام و فقها تاکنون اعلام و ابراز داشته اند حضور بانوان ایرانی در ورزشگاه‌ها را نفی یا منع نکرده اند بلکه عمدتا بر  نامناسب بودن محیط و فضای ورزشگاه برای حضور بانوان تاکید داشته انداین بدان معنی است که اولا اغلب مراجع عظام و فقها نیز همچون قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به تبعیت از آن؛ اصل حق حضور بانوان ایرانی در ورزشگاه‌ها را مقبول دانسته اند و ثانیا بر رعایت موازین اسلامی تاکید و به طور ضمنی بر لزوم مناسب سازی محیط و امکانات ورزشگاه‌ها برای حضور بانوان تاکید نموده اند. چون برابر اصل ۲۱ قانون اساسی دولت مکلف به تضمین رعایت حقوق زنان در تمام جهات شده است و نیز از آنجا که رئیس جمهور به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی شناخته شده و همچنین بنا به نظاماتی که رئیس جمهور برای انجام تکالیف قانونی خود؛ در قالب سند حقوق شهروندی و پیوست حکم وزیر ورزش و جوانان مقرر داشته اند اقتضا می کند وزارت ورزش و جوانان که اغلب ورزشگاه‌های بزرگ کشور را در اختیار دارد و دیگر مسئولین اجرایی کشور به جای توصیف وضع موجود؛ در کوتاه ترین زمان ممکن؛ به مناسب سازی محیط ورزشگاه‌ها جهت حضور بانوان در ورزشگاه‌ها اقدام نمایندهمانگونه که در میزبانی مسابقات والیبال موفق به تامین این شرایط و محیط شده ایم در مورد ورزش فوتبال هم می توانیم

حاج رضایی آخرین سخنران این نشست تبعیض جنسیتی در ورزش و عدم برخورداری زنان از امکانات ورزشی را نوعی آپارتاید ورزشی قلمداد کرد و عدم حضور زنان به داخل ورزشگاه ها را به چهل سال در منطقه آفساید قرار دادن آنها تشبیه کرد. حاج رضایی با تاکید بر نیاز ورزش و زنان به یکدیگر بر لزوم ارتقای دانش شغلی مدیران ورزش به عنوان یکی از ارکان مهم و مرتبط با موضوع نشست تاکید کرد.

این نشست در پایان با پرسش از سوی حاضرین در جلسه و پاسخ سخنرانان در ساعت 18:30 به پایان رسید و قرار بر ادامه این مبحث در نشست های آینده با دعوت از کارشناسان و مسئولان مرتبط گردید

 

منبع گزارش: سایت انجمن جامعه، ورزش و فرهنگ